امروز پنجشنبه، ۷ مهر ۱۴۰۱، سیزدهمین جلسه از سلسله مباحث با موضوع "ولایت فقیه" با تدریس حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام، در سالن شهید آیت الله دستغیب برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس، تولیت حرم مطهر در این جلسه پیرامون «انتصاب» به عنوان دومین مفهوم کلیدی در نظریه «ولایت فقیه» به ایراد سخن پرداخت.
وی در ابتدا به بیان معنا و مفهوم واژه «انتصاب» پرداخت و گفت: «انتصاب»، واژه ای عربی و مصدر از ماده «نصب»، به معنای «تعیین کردن» و «منصوب کردن» است. مفهوم اصلی در کاربرد واژه ی انتصاب این است که شخصی که به لحاظ مقام و مسئولیت در موقعیت بالاتری قرار دارد و در حوزه ی معینی صاحب اختیار است، شخص دیگری را برای مسئولیت و انجام کار معینی در بخشی از همان حوزه ای که خودش اختیار دارد بر می گزیند و نصب می کند.
تولیت حرم مطهر، یادآور شد: در جلسات گذشته جمله ای از کتاب ولایت فقیه حضرت امام خمینی(قدس سره) آوردیم که ایشان با صراحت، فقیهان را از جانب خداوند بزرگ، منصوب به ولایت در عصر غیبت می دانند. منصوب بودن فقیه به ولایت بدین معناست که وی مسؤلیت و حق حاکمیت بر جامعه را از ناحیه تشریع و حکم خداوند دریافت کرده است.
وی ادامه داد: در حقیقت این حکم و تشریع الهی است که این تکلیف را بر عهده فقیه جامع شرایط گذاشته و حق حاکمیت را در عصر غیبت به او منحصر ساخته است. حکم و تشریع الهی در خصوص ولایت فقیهانِ جامعِ شرایط در عصر غیبت همانند حکم و تشریع الهی در قرار دادن ولایت برای پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) در عصر حضور آنان است؛ در آیه ۵۵ سوره مائده می خوانیم: «اِنَّماوَلیُّکُم اللهُ وَ رَسُولُه وَ الَّذینَ آمَنوا الّذین یُقیمونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکِعون» یعنی ولیّ امر و یاور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز به پا داشته و به فقرا در حال رکوع زکات میدهند.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر کلانتری بر این نکته تاکید کرد که انواع ولایت های تشریعی نیز که در فقه مطرح شده است همگی مستند به جعل و تشریع الهی هستند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در تشریح اقسام نصب گفت: نصب و تعیین فرد یا افرادی برای انجام امر و یا اموری معین، می تواند به دو صورت نصب خاص و یا نصب عام انجام شود. نصب خاص بدین معنا است که مقام بالاتر یعنی نصب کننده، شخص دیگری را به صورت مشخص و با ذکر نام (و یا با ذکر مشخصات و اوصافی که در شخص او وجود دارد)، برای مسئولیت و کار معینی تعیین می کند. از باب مثال نصب مالک اشتر نخعی به ولایت مصر توسط امام علی (ع)، از نوع نصب خاص است. امام (ع) در نامه ی خود به مردم مصر - که در نهج البلاغه نامه ۳۸ آمده است - در خصوص وی چنین آورده: «بنده ای از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم، که هنگام وحشت نخوابد، و به وقت هراس به دشمن پشت نکند، و بر بدکرداران از آتش دوزخ سوزان تر باشد. او مالک بن حارث از قبیله مَذحج است ...».
وی اظهار کرد: امام علی علیه السلام در نامه ای به مالک اشتر، که به «عهدنامه مالک اشتر» شهرت یافته، منشور بلند و دقیقی از چگونگی اداره جامعه اسلامی در پرتو تعالیم اسلام ناب، برای وی و نسل های پس از او پدید آورده است. در طلیعه ی آن نامه، امام(ع) چنین نگاشته است: «هذا ما اَمَرَ بِهِ عَبْدُاللّهِ عَلِىٌّ اَميرُ الْمُؤْمِنينَ، مالِكَ بْنَ الْحارِثِ الاْشْتَرَ فى عَهْدِهِ اِلَيْهِ حينَ وَلاّهُ مِصْرَ...» این فرمانی است که بنده ی خدا، علی امیر مؤمنان در پیمان خود به مالک بن حارث اشتر ابلاغ کرد، آنگاه که او را به ولایت مصر برگزید...». نمونه های متعددی از اینگونه نصب را می توان در منابع اسلامی جستجو کرد.
تولیت حرم مطهر در ادامه به مثال های دیگری از نصب خاص اشاره کرد و گفت: نمونه دیگری از این دست، نصب اَبان بن تَغلِب به منصب اِفتاء، توسط امام محمد باقر علیه السلام است. امام باقر(ع) خطاب به ابان می گوید: «اِجلِس فی مسجد المدینة و اَفتِ النَّاسَ فاِنّی اُحِبُّ اَن یُری فی شیعتی مِثلُکَ، فَجَلَسَ»، در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده، من دوست دارم که امثال تو در شیعیانم دیده شوند. ابان نیز چنین کرد.
وی نصب زکریا بن آدم قمی به مرجعیت دینی مردم توسط حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را نمونه دیگری از این دست عنوان کرد و گفت: علی ابن مسیّب همدانی می گوید: به امام رضا(ع) عرض کردم: فاصله من با شما زیاد است و نمی توانم دایماً حضور شما شرفیاب شوم، پس از چه کسی معارف دینی ام را دریافت کنم؟ امام (ع) فرمودند: از زکریا ابن آدم قمی که امانت دار دین و دنیاست.
وی اضافه کرد: امام رضا(ع) در جای دیگر یونس ابن عبدالرحمن را نیز به عنوان مرجع دینی مردم معرفی کرده اند. نصب خاص عثمان بن سعید عمری به وکالت خود، توسط امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) نمونه ای دیگر از این دست است. همچنین نصب نائبان چهارگانه؛ عثمان بن سعید عمری، محمد بن عثمان بن سعید، حسین ابن روح، و علی بن محمد سمری، توسط امام عصر(عج) نمونه هایی دیگر از نصب خاص به شمار می آیند.
این استاد حوزه و دانشگاه، پیرامون دومین نوع نصب یعنی نصب عام گفت: نصب عام بدین معناست که مقام بالاتر یعنی نصب کننده، بدون آنکه از شخص معینی نام ببرد، یک «عنوان کلی» را با ویژگی ها و اوصاف معین برای انجام مسئولیت و کار معینی تعیین و نصب می کند. ویژگی چنین نصبی آن است که افرادی که در بستر طولانی زمان مصداق آن عنوان کلی و واجد آن اوصاف و ویژگی ها می شوند، با همان نصب کلی و عام برای انجام آن مسئولیت منصوب می شوند و باید نسبت به آن اقدام نمایند.
وی اظهار کرد: امام خمینی(ره) بر این باورند که فقیهان جامع شرایط، در عصر غیبت به ولایت یعنی حکومت بر جامعه ی اسلامی منصوب شده اند. سخن صریح امام(ره) بدین قرار است: «لازم است كه فقها اجتماعاً يا انفراداً براى اجراى حدود و حفظ ثغور و نظامْ حكومت شرعى تشكيل دهند. اين امر اگر براى كسى امكان داشته باشد، واجب عينى است؛ و گرنه واجب كفايى است. در صورتى هم كه ممكن نباشد، ولايت ساقط نمی شود، زيرا از جانب خدا منصوبند».
امام خمینی(ره) نصب فقیهان به حاکمیت سیاسی در عصر غیبت را از نوع نصب عام می دانند، یعنی نصب با عنوان «عالِم عادل»، ایشان در همین زمینه می فرماید: «اگر خدا شخص معينى را براى حكومت در دوره غيبت تعيين نكرده است، لكن آن خاصيت حكومتى را كه از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب (ع) موجود بود براى بعد از غيبت هم قرار داده است. اين خاصيت كه عبارت از علم به قانون یعنی اسلام و عدالت یعنی صاحب تدبیر و هنر مدیریت بر اساس اسلام باشد در عدّه بي شمارى از فقهاى عصر ما موجود است. اگر با هم اجتماع كنند، مىتوانند حكومت عدل عمومى در عالم تشكيل دهند».
حجت الاسلام والمسلمین دکتر کلانتری در ادامه به بیانی از مقام معظم رهبری (دام ظله) در تبیین مفهوم نصب عام فقیهان برای حکومت در عصر غیبت اشاره کرد و گفت: این بیان از امام خامنه ای(مدظله العالی) بسیار روشنگر است: «امام یعنی آن حاکم و پیشوایی که از طرف پروردگار در جامعه معین می شود. ... یک وقت این امام را خدا با نام و نشان معین می کند، می گوید بعد از پیغمبر باید علی بن ابیطالب(ع) مثلاً باشد. یک وقت امام را خدای متعال به نام معین نمی کند، به نشان معین می کند. مثل چه؟ مثل فرمایش امام [حسن عسکری] (ع): «فَامّا مَن کانَ مِنَ الفقهاءِ صائِنَاً لِنَفسِهِ حافِظَاً لِدیِنِهِ مُخالِفَاً عَلی هَواهُ مُطیعَاً لِاَمرِ مَولاهُ فَلِلعَوامِ اَن یُقلَّدُوهُ». امام معین کرد دیگر، این هم امام است. آن فقیهی که جانشین امام منصوص است، خود امامی است، منتها امامی است که با نام معین نشده، با نشان معین شده، هر کسی که این نشان بر او تطبیق کرد، او می شود امام».
تولیت حرم مطهر بر این نکته تاکید کرد که نصب فقیهان واجد شرایط به سرپرستی امور جامعه اسلامی و حاکمیت سیاسی در عصر غیبت امام عصر (عج) از نوع نصب عام است.
وی در ادامه برای درک بهتر نصب خاص و نصب عام، به تقسیم بندی قضایا در منطق اشاره کرد و گفت: قضیه در منطق یعنی جمله خبری که احتمال صدق و کذب در خصوص مفاد آن داده بشود. چنین جملاتی از موضوع و محمول و حکم تشکیل می شوند. اگر موضوع در قضیه افرادی باشند که بالفعل در عالم خارج موجودند، به آن قضیه، قضیه خارجیه گفته می شود. مانند این قضیه «همه انسانهایی كه امروز در روی زمین موجودند این مطلب را می دانند». در اینجا حكم رفته است روی انسان هایی كه امروز بالفعل موجودند؛ نه به انسانهایی كار داریم كه در گذشته بودند و نه به انسانهایی كه در آینده می آیند. اما قضیه حقیقیه، قضیه ای است كه حكم می رود روی طبیعت كلّی. در طبیعت كلی هیچ محدودیتی نیست كه افرادش در خارج موجود باشند یا نه. حكم شامل این طبیعت می شود، می خواهد افرادش موجود باشند در زمان حاضر، می خواهد موجود بوده باشند در زمان گذشته، و می خواهد موجود بشوند در آینده؛ مثل اینكه می گوییم: «هر آهنی در اثر حرارت منبسط می شود». و یا اینکه در آیه ۹۷ سوره آل عمران می خوانیم "وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا" حج خدا واجب می شود بر انسانی که استطاعت پیدا کند. مثال دیگر قضیه حقیقیه، آیه ۴۵ سوره عنکبوت است، "إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَر" نماز انسان را از زشتی ها و گناه بازمیدارد و یاد خدا بزرگتر است. این موضوع، تنها به انسان های این دوره اختصاص ندارد. بلکه افراد در زمان های گذشته، حال و آینده را شامل می شود. بسیاری از قوانین اسلام، از نوع قضیه حقیقیه و برای تمام زمان ها، حجت و قابل استناد هستند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه بر این نکته تاکید کرد که در نصب خاص، صورت قضیه از نوع قضایای خارجیه است، اما در نصب عام، صورت قضیه از نوع قضایای حقیقیه است.
لازم به ذکر است در پایان نشست امروز، تعدادی از شرکت کنندگان، سوالات خود را پیرامون مطالب بیان شده، طرح کردند، پاسخ های دکتر کلانتری به این سوالات، به شرح زیر است:
سوال۱: چرا در زمان پیش از انقلاب اسلامی، در مورد ولایت فقیه و نصب عام از سوی علما اقدامی نشد؟
پاسخ: نه تنها در قبل از انقلاب، بلکه در هیچ دوره ای، پیرامون این موضوع اقدامی نشد، جواب روشن است، شرایط اعصار گذشته به گونه ای بوده است که زمینه حکومت حتی برای خود امام معصوم، فراهم نبوده است. وقتی بعد از گذشت تنها چندماه از رحلت پیامبر اکرم(ص)، جامعه واقعه غدیرخم را انکار و کتمان می کند، دیگر چه انتظاری می توان در مورد پذیرش حاکمیت فقیه داشت. وقتی طاغوت در جامعه ای حاکم است، قاعدتا امکان برپایی حکومت اسلامی و اجرای قوانین شریعت و حاکمیت فقیه نیست. از رضاخان دیکتاتور چه انتظاری می توان داشت. حتی در عصر صفویه که سلاطین، تظاهر به نزدیکی با فقها می کردند، اگر فقیهی به طور جدی می خواست به موضوع ولایت ورود کند، با وی برخورد می شد. آن چیزی که به برکت پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بوجود آمد، عصاره همه ی رنج ها، مرارت ها، جان فشانی و شهادت های ائمه معصومین علیهم السلام و انسان های مخلصی است که بعد از ۱۴۰۰ سال، این ثمره در دنیا به ظهور رسید و یک فقیه جامع شرایط در رأس حکومت قرار گرفت.
سوال۲: رهبر معظم انقلاب، چگونه به عنوان مصداق ولی فقیه مشخص شده اند؟
پاسخ: امامحسنعسکریعلیه السلام درباره علما فرموده است: «... وَاَمّا مَنْ کانَ مِنَ الفُقَهاءِ صَائِنا لِنَفْسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً لِهَواهُ مُطیعاً لِاَمرِ مَولاهُ فَلِلْعَوامِ اَنْ یُقَلِّدُوهُ...»؛ یعنی هر یک از فقها که بر نفس خود مسلّط باشد و دین خود را حفظ کند و با هوای نفس خود مخالفت ورزد و امر خدا را اطاعت کند، بر همگان واجب است که از او تقلید نمایند». نحوه تشخیص مصداق فقیه جامع شرایط برای حکومت، در هر زمان و عصر، راه کارهای مختلفی دارد. یک موقعی هست که فقیه جامع شرایط، به تدریج و در فراز و نشیب های سیاسی روزگار در جامعه شناخته می شود. و غربال گری روزگار، نفر برتر و جامع شرایط را بالا می برد. زمانی هم هست که مجتهدان یک عصر، با بررسی و اجماع به این نقطه می رسند که یک فقیه، واجد شرایط لازم برای حاکمیت بر جامعه اسلامی است. این موضوع، مسبوق به سابقه نیز هست، وقتی شیخ محمدحسن نجفی معروف به صاحب جواهر به عنوان مرجع عام شیعه از دنیا می رود، علمای بزرگ نجف، شیخ مرتضی انصاری را به عنوان مرجع عام شیعیان، تعیین کردند. امروز در نظام جمهوری اسلامی، مکانیزم مجلس خبرگان رهبری برای این امر مهم، وجود دارد. یک مکانیزم عقلایی است که در آن یک جمع از مجتهدان استان های مختلف، در این مجلس گردهم می آیند و با بررسی ویژگی های مختلفی که یک ولی فقیه جامع شرایط لازم است داشته باشد، در نهایت یک فرد مشخص را به عنوان ولی فقیه جامع شرایط برای اداره حکومت در جامعه اسلامی، تعیین می کنند. در دوره ما ساز و کار اینچنین است، ممکن است در یک عصر دیگر با توجه به مقتضیات زمان، این ساز و کار تغییر یابد. ساختارها، متناسب با شرایط، می توانند تغییر کنند. در موضوع رهبری امام خمینی(رحمت الله علیه)، غربال گری روزگار، ایشان را در راس جامعه اسلامی قرار داد و در رهبری امام خامنه ای(مدظله العالی) مجلس خبرگان رهبری، ایشان را به عنوان فقیه جامع شرایط، در راس حکومت قرار داد.
شایان ذکر است سلسله مباحث با موضوع "ولایت فقیه"، پنجشنبهها از ساعت ۸ صبح در سالن شهید آیت الله دستغیب برگزار و به صورت زنده از کانال آپارات به نشانی aparat.com/shahecheragh/live پخش می گردد. متن بیانات تولیت حرم مطهر و فایل های صوتی و تصویری کامل جلسات به همراه پرسش و پاسخ ها نیز در بخش ویژه سلسله مباحث ولایت فقیه در پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس حضرت شاهچراغ علیه السلام، به نشانی shahecheragh.ir/velayat قابل دریافت است.
از عموم علاقهمندان، بهویژه دانشجویان دانشگاه ها و طلاب حوزه های علمیه برای شرکت در این جلسات، دعوت به عمل می آید.