سایت شاهچراغ/ مشاهده متن خبر
شماره خبر: 221677
تاریخ انتشار: 1402/06/02
بررسی نکات کلیدی در نظریه «ولایت فقیه» از منظر امام خمینی(قدس سره)، در جلسه چهل و هفتم از سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه»؛
حجت الاسلام والمسلمین دکتر کلانتری: تشکیل حکومت اسلامی لازمه اعتقاد به ولایت است و حکومت اسلامی، حکومت ولایی است

HyperLink

امروز پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲، چهل و هفتمین جلسه از سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه» با تدریس حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام، با موضوع «بررسی نکات کلیدی در نظریه «ولایت فقیه» از منظر امام خمینی(قدس سره)»، در سالن شهید آیت الله دستغیب آستان مقدس برگزار شد.         

 

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس، تولیت حرم مطهر در این جلسه ضمن تسلیت هفتم صفر، سالروز شهادت کریم اهل بیت(ع) حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، گفت: روز گذشته در جلسه‌ای که با حضور اساتید دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل شد، یکی از اساتید پرسشی مطرح نمود با این عنوان که مباحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی مباحث مفیدی است اما در مقام عمل که به مسائل جاری جامعه می‌نگریم احساس می‌کنیم با آنچه که در فضای تئوریک گفته می‌شود فاصله زیادی دارد. پاسخ این سؤال چنین است که به لحاظ اعتقادی و بر اساس باورهای اعتقادی و اصولی در حوزه حکومت، به بحث ولایت فقیه می‌رسیم. اما چرا در برخی مسائل موجود در جامعه خودمان که در حال اجراست، احساس می‌کنیم که هیچ رنگ و بویی از اسلام وجود ندارد. البته بحث ایشان در حیطه مسائل اقتصادی بود. وقتی ما به کل تاریخ اسلام یا حتی کل تاریخ بشر می‌نگریم، سابقه حکومت دینی و حکومت مبتنی بر حکم الله به معنی واقعی کلمه و نه اسمی و پوشالی، مقداری مربوط به حضرت سلیمان(ع) است که صاحب حکومت بوده و بر اساس حکم خدا جامعه را اداره می‌کرده است، مقداری مربوط به حضرت داود(ع) بوده که حکومت داشته است، تا می‌رسیم به عصر پیامبر اکرم(ص) که پس از هجرت، مدت ۹ سال جامعه را بر اساس حکم خداوند اداره می‌کرده است.

 

وی ادامه داد: خلفای عصر پس از پیامبر اکرم(ص) تلاش می‌کردند و مقداری عمل می‌شد و مقداری هم عمل نمی‌شد. امیرالمؤمنین(ع) در مدت چهار سال و نُه ماهی که حکومت دایر کردند فرمودند « عَلی کتابِ الله وَ سنَّتِ نَبیّهِ ». پس از شهادت ایشان، در عصر امامت امام حسن مجتبی(ع) پس از شش ماه، معاویه بر کل جهان اسلام حاکم شد. از آن تاریخ، یعنی از سال چهل و یکم هجری قمری تا زمان انقلاب اسلامی، عملاً سلطنت اسلامی درست شده بود. همان جریانی که معاویه پایه‌گذاری کرد و گفت می‌خواهم سلطنت دنیایی شکل بدهم و کاری به دین شما ندارم. این امر استمرار پیدا کرد تا اینکه به انقلاب اسلامی می‌رسیم، که یک عالِم فقیهِ اسلام‌شناس، مدعی تشکیل حکومتی می‌شود که عَلی کتابِ الله وَ سنَّتِ نَبیّهِ است. به لحاظ تاریخی در مرحله عمل و اقدام، سابقه زیادی وجود ندارد که مدوّن و چارچوب‌های آن تنظیم شده باشد.

 

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به فرصت و تجربه طولانی حکمرانی مبتنی بر تفکرات لیبرال، گفت: کشورهایی که بر اساس جهان‌بینی لیبرالیسم حکومت می‌کنند، پس از رنسانس شروع به فعالیت نمودند و اکنون حدود دو قرن است که همه نرم‌افزارهای مورد نیازشان را تولید کرده‌اند. یعنی در ابتدا یک جهان بینی را ترسیم کردند که اصل اساسی آن اومانیسم است، سپس سکولاریسم و بعد از آن پنج اصل اساسی در لیبرال دموکراسی. آنها یک نظام اقتصادی، یک نظام حقوقی و یک نظام آموزشی و تربیتی را بر این اساس طراحی کردند.  یعنی برای ده ها نظام و زیر نظام در فراغت بال کار کرده‌اند و امروز معتقدند در هر گوشه جهان که نیاز باشد، نسخه‌های مختلف آن آماده است. مثلاً برای آفریقا نسخه اقتصادی مبتنی بر لیبرالیسم ویژه آفریقا طراحی کردند. برای ایران، اروپا، کشورهای شرق، چین، ژاپن و .... طراحی کرده‌اند.  فرض کنید در حوزه روانشناسی افکار، اندیشه‌ها و نظریه‌هایی تولید کردند. در حوزه حقوقی، حکمرانی و سایر حوزه‌ها به همین صورت است. مانند کتابخانه عظیمی که میلیون ها فایل در آن چیده‌ شده است و هر فایل مربوط به یک موضوع و یک نقطه از جهان است. نمی‌توانیم نظامی که سابقه آن چهل و اندی است و در این مدت نیز درگیر جنگ، شدیدترین هجمه‌ها و شدیدترین محاصره‌های بی سابقه اقتصادی دنیا هست را با اروپا قیاس کنیم که مثلاً چرا در فلان نقطه ی اروپا تورم چنین است و در اینجا چنان؟! یا اینکه اقتصاد اروپا را با اینجا مقایسه کنیم.

 

وی خاطرنشان کرد: خیلی از افرادی که در اینجا در مناصبی مشغولند چه بسا بسیاری از چارچوب‌ها را از ریشه قبول ندارند. در اینجا هزاران اندیشمند، سند جامع تحول بنیادی آموزش و پرورش را تدوین کردند. اما به عنوان مثال همان فردی که این سند را امضا و ابلاغ می‌کند، بلافاصله سندی از اروپا می‌آورد و می‌خواهد که آن سند اجرا شود، و قائل است که به هیچ عنوان سند بیست سی قابل چشم‌پوشی نیست. افرادی هستند که از همین چارچوب های قانونی استفاده کرده و بر اریکه قدرت تکیه کرده‌اند و اصرار دارند که نظام اقتصادی و آموزشی غرب را در اینجا پیاده کنند و دانشگاه غربی و تفکر غربی در اینجا حاکم باشد. باید توجه داشت که برای ایران و هر نظامی دیگر برای تولید نرم‌افزارهای مناسب، چهل و چند سال زمان کافی و مورد نیاز نیست که قابلیت اجرا داشه باشد و آزمون و خطا کند و نقوص را برطرف کرده و نهایی کند؛ و نه جریان نفوذ اجازه طی کردن این مسیر را داده است.  لذا مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) پنج مرحله را برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی معرفی نموده‌اند؛ انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و در نهایت تمدن اسلامی.

 

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی گفت: غربی ها مدعی  فرهنگ و تمدن خاص خودشان هستند. ما اگر به تمدن نوین اسلامی برسیم، از درون آن بسیاری از نرم‌افزارها، برنامه‌ها، چارچوب‌ها و نظام‌ها بیرون می‌آید و می‌توانیم حتی برای جاهای دیگر نیز نسخه بپیچیم. هنوز به آن مرحله نرسیده‌ایم. البته بحث سوء مدیریت، فشارهای استکباری و عدم سنخیت برخی افراد با موازین انقلاب اسلامی در جای خود باقی است. با این همه دستاوردهای عظیمی وجود دارد که متأسفانه برخی افراد انقلابی از آن غافلند و ذهن آنها به جای توجه به پیشرفت ها، به مسائل حاشیه‌ای و کوچک مانند نوسان قیمت مرغ و تخم مرغ معطوف شده است. یعنی بازی در زمینی که دشمن برای ما طراحی کرده است.

 

تولیت حرم مطهر در ادامه به موضوع جلسه امروز پرداخت و گفت: با توجه به اینکه ادله قرآنی نظریه ولایت فقیه را به پایان رسانده ایم، پیش از آنکه به بررسی ادله روایی ولایت فقیه بپردازیم، مناسب است در این جلسه مروری بر چهار نکته کلیدی در باب ولایت فقیه از منظر حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) داشته باشیم. مرور مجدد بر این نکات تصویر دقیق تری از نظریه «ولایت انتصابی مطلقه فقیه» را در اختیار می گذارد.

 

استاد دانشگاه تهران در توضیح نخستین نکته، با اشاره به این موضوع که همه احکام الهی ریشه در اصل توحید دارند، گفت: «اصل توحید» زیر بنای همه اصول و فروع و از جمله حکومت و اداره جامعه است. در جلسات گذشته بارها بر این مطلب تأکید شد که هیچ موضوعی از موضوعات گوناگونی که در حیات بشری وجود داشته، وجود دارد، و وجود پیدا خواهد کرد، قطعا آن موضوع واجد حکمی از احکام الهی خواهد بود. از سویی همه احکام الهی ریشه در اصل توحید دارند.

امام خمینی(قدس سره) در این باب چنین می گوید: «اعتقادات من و همه مسلمين همان مسائلى است كه در قرآن كريم آمده است و يا پيامبر اسلام(ص) و پيشوايان به حق بعد از آن حضرت بيان فرموده‏اند كه ريشه و اصل همه آن عقايد- كه مهمترين و با ارزش ترين اعتقادات ماست- اصل توحيد است. مطابق اين اصل، ما معتقديم كه خالق و آفريننده جهان و همه عوالم وجود و انسان تنها ذات مقدس خداى تعالى است كه از همه حقايق مطلع است و قادر بر همه چيز است و مالك همه چيز. اين اصل به ما مى‏آموزد كه انسان تنها در برابر ذات اقدس حق بايد تسليم باشد و از هيچ انسانى نبايد اطاعت كند مگر اينكه اطاعت او اطاعت خدا باشد؛ و بنابراين هيچ انسانى هم حق ندارد انسان هاى ديگر را به تسليم در برابر خود مجبور كند. و ما از اين اصل اعتقادى، اصل آزادى بشر را مى‏آموزيم كه هيچ فردى حق ندارد انسانى و يا جامعه و ملتى را از آزادى محروم كند، براى او قانون وضع كند، رفتار و روابط او را بنا به درك و شناخت خود كه بسيار ناقص است و يا بنا به خواسته‏ها و اميال خود تنظيم نمايد. و از اين‏ اصل ما نيز معتقديم كه قانونگذارى براى بشر تنها در اختيار خداى تعالى است، همچنان كه قوانين هستى و خلقت را نيز خداوند مقرر فرموده است. و سعادت و كمال انسان و جوامع تنها در گرو اطاعت از قوانين الهى است كه توسط انبيا به بشر ابلاغ شده است‏». ( صحیفه امام، ج۵، صص ۳۸۷ و ۳۸۸)

 

دکتر کلانتری در توضیح این سخن امام(رحمت الله علیه) گفت: ما از اصل توحید به اصل حکومت می‌رسیم. یعنی مشروعیت حاکمیت دو جنبه دارد؛ اینکه چه کسی حق حکمرانی و امر و نهی دارد؟ و ما از چه کسی باید اطاعت کنیم؟ امام خمینی(رحمت‌الله علیه) اساس را اصل توحید می‌داند. همچنین از اصل توحید به اصل آزادی می‌رسد. قانون که وضع می‌شود، بخشی از آزادی دچار محدودیت می‌شود، یعنی قانون، مرزی را به وجود می‌آورد. ما در خصوص مواردی همچون خوردن یک ماده غذایی ساده، مثل یک حبّه قند، دقت داریم که حلال باشد، برای بدن مضرّ نباشد، یعنی در واقع به اصل توحید و خدا محوری توجه داریم. در عرصه‌های کلان نیز محوریت با اصل توحید است. لذا در بحث حکومت، الله را به عنوان حاکم و قانون‌گذار می‌دانیم. امام(ره) این فرمایش را در پاسخ یکی از خبرنگاران در مصاحبه‌ای با مطبوعات غربی در پاریس فرمودند؛ که از ایشان سؤال شده بود شما می‌خواهید حکومت را بر چه اساس تشکیل دهید؟ امام(ره) فرمود بر اساس اصل توحید و حکومت توحیدی. تعجب آنجاست که اکثر افراد در مسائل کوچک مسأله توحید را رعایت می‌کنند، اما در مسائل کلان حکومت‌داری که بحث مال مردم، خون مردم و حیثیت مردم است معتقدند اسلام در این مورد دخالتی نکرده است. عجیب است که معتقد باشیم اسلام به عنوان دین کامل الهی،  به مسائل جزئی ورود کرده اما در مسائل کلان و حیاتی نظری نداده و آن را رها کرده است. باید دقت داشت در این قرن و پس از هزار و چهارصد سال از نزول دین کامل الهی که در مورد ولایت فقیه در عصر غیبت بحث می‌کنیم، مبنای آن توحید است. این اصل چه در عصر پیامبر(ص)، چه در عصر ائمه معصومین(ع) و چه در عصر غیبت امام زمان(عج) یک اصل اساسی و همیشگی است.

 

تولیت حرم مطهر با بیان اینکه دومین نکته از منظر حضرت امام(ره) به تفاوت حکومت مبتنی بر ولایت فقیه با سایر حکومت ها، بر می گردد، گفت: نوع حکومتی که اسلام مطرح کرده است، هیچ‌کدام از انواع حکومت‌های رایج دنیا نیست. و نباید خودمان را گرفتار خودتحقیری و خودباختگی روحی و روانی کنیم. نوع حکومتی که در اسلام وجود دارد، حکومتی ویژه خود اسلام است. ولایت، یک چارچوب حاکمیتی سیاسی جامع الأطراف است که بر این اساس صحبت می‌کنیم، نه نظریات ناقصی که در دموکراسی وجود دارد. همین تفاوت را امام(ره) در مباحث مطروحه ولایت فقیه در نجف متوجه بوده و بیان کردند. امام خمینی(رحمت الله علیه) در باب تفاوت حکومت اسلامی با سایر حکومت ها چنین می فرمایند:

«حكومت اسلامى هيچ يك از انواع طرز حكومت هاى موجود نيست. مثلًا استبدادى نيست، كه رئيس دولت مستبد و خودرأى باشد؛ مال و جان مردم را به بازى بگيرد و در آن به دلخواه دخل و تصرف كند؛ هر كس را اراده‏اش تعلق گرفت بكشد، و هر كس را خواست انعام كند، و به هر كه خواست تيول] =ملک، زمین یا یک منطقه که توسط اربابان به دست‌نشاندگان بخشیده شود، که نمونه های آن بسیار در زمان پادشاهان مختلف، همچون قاجار دیده شده[ بدهد و املاك و اموال ملت را به اين و آن ببخشد. رسول اكرم(ص) و حضرت امير المؤمنين (ع) و ساير خلفا هم چنين اختياراتى نداشتند. حكومت اسلامى نه استبدادى است و نه مطلقه؛ بلكه «مشروطه» است. البته نه مشروطه به معناى متعارف فعلى آن كه تصويب قوانين تابع آراى اشخاص و اكثريت باشد. مشروطه از اين جهت كه حكومت كنندگان در اجرا و اداره مقيد به يك مجموعه شرط هستند كه در قرآن كريم و سنت رسول اكرم(ص) معين گشته است. «مجموعه شرط» همان احكام و قوانين اسلام است كه بايد رعايت و اجرا شود. از اين جهت حكومت اسلامى «حكومت قانون الهى بر مردم» است.

فرق اساسى حكومت اسلامى با حكومت هاى «مشروطه سلطنتى» و «جمهورى» در همين است: در اينكه نمايندگان مردم، يا شاه، در اين گونه رژيم ها به قانونگذارى مى‏پردازند؛ در صورتى كه قدرت مقننه و اختيار تشريع در اسلام به خداوند متعال اختصاص يافته است. شارع مقدس اسلام يگانه قدرت مقننه است. هيچ كس حق قانونگذارى ندارد؛ و هيچ قانونى جز حكم شارع را نمى‏توان به مورد اجرا گذاشت‏». ( ولایت فقیه، صص۴۳ و ۴۴)

 

تولیت حرم مطهر، خاطرنشان کرد: در برابر حکم خداوند، حاکم و رعیت یکسانند. حتی حاکم اسلام زودتر از مردم، حکم خداوند را اجرا می‌کند و جلوتر از مردم است. همچنانکه امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ۱۷۵ نهج البلاغه فرمود: «ایهَا النّاس والله ما احثّکم عَلی طاعَة الّا وَاسبَقکم الیها و لا انهاکم عن مَعصیةٍ الا و اتناها قبلکم عنها»، «ای مردم به خدا قسم همانا من شما را به اطاعتی سفارش و توصیه نکردم، مگر اینکه قبل از شما خود آن را انجام دادم و همچنین هیچ کس از شما را از معصیتی باز نداشتم؛ مگر آنکه قبلًا خود آن را ترک کردم». امام باید در عمل جلوتر از مردم باشد. از این جهت حکومت اسلامی، حکم خداست؛ حاکمیت قانون الهی بر مردم است، هم امام و هم امت.

وی ادامه داد: مشروطه خواهان سلطنتی می‌گفتند مجلسی تشکیل دهیم که با رأی اکثریت، قانون تصویب کند و هرچه که بود باید اجرا شود. شیخ فضل الله نوری با آن مخالفت می‌کرد. معتقد بود قانون فقط قانون خداست؛ این مجلس می‌تواند آئین‌نامه‌هایی را تصویب کند که با قوانین الهی در تضاد نباشد. فرموده امام بدین معناست که نظام مبتنی بر ولایت فقیه یا همان حکومت اسلامی، نه حکومت استبدادی است، نه دیکتاتوری، نه مشروطه سلطنتی و نه جمهوری به معنای متعارف امروزی است، که در آن، رأی اکثریت قانون باشد،  بلکه نوع خاصی از حکومت است. دین اسلام و دین خاتم الهی یک تئوری خاص برای حکومت دارد؛ و در حوزه حکومت‌داری مقلّد جریانات و افکار بشری نیست و این از افتخارات اسلام است.

 

این استاد حوزه و دانشگاه، در ادامه به بیان سومین نکته پیرامون نظریه «ولایت فقیه» از منظر امام(ره)، پرداخت و گفت: تشکیل حکومت اسلامی لازمه اعتقاد به ولایت است و حکومت اسلامی حکومت ولایی است، نه سلطنتی مطلقه، نه سلطنتی مشروطه و نه لیبرال دموکراسی به معنای متعارف آن و نه نوعی دیگر از حکومت های ساخته شده دست بشر. به لحاظ اعتقادی یکی از ارکان اسلام، اعتقاد به ولایت است. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا...»، «خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند...» (سوره بقره، آیه ۲۵۷). اساس اسلام بر ولایت الله استوار است. شیعه و سنی هردو بر این عقیده‌اند. در ظلّ ولایت الله و رسول(ص)، ولایت ائمه معصومین(ع) است. «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»، «سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند؛ همانها که نماز را برپا می‌دارند، و در حال رکوع، زکات می‌دهند.» (سوره مائده، آیه ۵۵). ولایت حضرت رسول(ص) مظهر ولایت الله و محل تجلی ولایت الله است. ولایت امیر المؤمنین مظهر و مَجلای ولایت الله است.

وی ادامه داد: در آیه ۵۹ سوره نساء، غیر از ولایت الله، ولایت حضرت رسول(ص) و اولوالامر نیز بیان شده است؛ « َیا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...» « ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیای پیامبر] را...» اگر کسی مؤمن به قرآن باشد باید ولایت اولوالامر را نیز بپذیرد. اولوالامرِ معصومی که ولایتش در کنار ولایت الله و حضرت رسول(ص) قرار گیرد. امام(ره) می‌فرماید از همین اعتقاد به ولایت در حوزه سیاست دو مطلب استخراج می‌شود؛ یکی اینکه اگر کسی مؤمن و معتقد به ولایت باشد، قطعاً با طاغوت مبارزه می‌کند؛ یعنی مبارزه با طاغوت لازمه اعتقاد به ولایت است. همان مسیری که اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در آن حرکت کرده و به ما آموزش داده‌اند. و دوم اینکه؛ لازمه اعتقاد به ولایت این است که حکومت ولایی شکل بگیرد. یکی از لازمه‌های اعتقاد به ولایت، مبارزه با سلاطین جور و طاغوت‌هاست و دیگری، حرکت به سمت تشکیل حکومت ولایی است. در غیر اینصورت تضاد و پارادوکس پیش می‌آید. یعنی اگر اعتقاد به ولایت وجود داشته باشد، نمی‌توان زیر بار حکومت ناصرالدین شاه و رضاخان و محمد رضا شاه و ترامپ رفت، چون تضاد پیش می‌آید.

 

امام خمینی(قدس سره) در این باب چنین می گویند: «ما معتقد به «ولايت» هستيم؛ و معتقديم پيغمبر اكرم(ص) بايد خليفه تعيين كند و تعيين هم كرده است. آيا تعيين خليفه براى بيان احكام است؟ ... اعتقاد به ضرورت تشكيل حكومت و برقرارى دستگاه اجرا و اداره، جزئى از ولايت است؛ چنانكه مبارزه و كوشش براى آن از اعتقاد به ولايت است. درست توجه كنيد.

همان طور كه آنها [= استعمارگران] بر ضد شما اسلام را بد معرفى كرده‏اند، شما اسلام را آن طوركه هست معرفى كنيد؛ ولايت را چنانكه هست معرفى كنيد. بگوييد ما كه به ولايت معتقديم، و به اينكه رسول اكرم(ص) تعيين خليفه كرده و خدا او را واداشته تا تعيين خليفه كند و «ولىّ امر» مسلمانان را تعيين كند، بايد به ضرورت تشكيل حكومت معتقد باشيم؛ و بايد كوشش كنيم كه دستگاه اجراى احكام و اداره امور برقرار شود. مبارزه در راه تشكيل حكومت اسلامى لازمه اعتقاد به ولايت است‏» . ( همان، صص۲۰ و ۲۱)

تولیت حرم مطهر با استناد به این سخن امام(ره)، خاطرنشان کرد: چون معتقد به ولایت هستیم، زیر بار سلطان جور نمی‌رویم، لذا باید با آن مبارزه کنیم تا ولایت اسلامی و حکومت الهی حاکم شود. ما اکنون در ابتدای راهیم تا اینکه به تمدن نوین اسلامی که بتواند پیام اسلام را به جهان مخابره کند، برسیم. لذا امروز نیز مشغول مبارزه‌ایم و این مبارزه از مبارزات قبل از شروع انقلاب، سخت‌تر است. لذا لازمه اعتقاد به ولایت این است که امروز نیز جدی باشیم. امروز نظام استکباری و نظام ولایی در مقابل یکدیگرند و کار اصلی همینجاست و هر کس باید در جایگاه خود تلاش کند.

 

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه به بیان چهارمین نکته پیرامون نظریه «ولایت فقیه» از منظر امام(ره) پرداخت و گفت: نصب الهی فقیهان جامع شرایط به ولایت در عصر غیبت، بر مبنای همان زیرساخت اساسی، یعنی اصل توحید است. امام خمینی(ره) به صراحت از نصب فقیهان به ولایت در عصر غیبت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سخن گفته اند:

«لازم است كه فقها اجتماعاً يا انفراداً براى اجراى حدود و حفظ ثغور و نظامْ، حكومت شرعى تشكيل دهند. اين امر اگر براى كسى امكان داشته‏ باشد، واجب عينى است؛ و گر نه واجب كفايى است. در صورتى هم كه ممكن نباشد، ولايت ساقط نمى‏شود، زيرا از جانب خدا منصوبند. اگر توانستند، بايد ماليات، زكات، خمس و خراج را بگيرند و در مصالح مسلمين صرف كنند؛ و اجراى حدود كنند. اين طور نيست كه حالا كه نمى‏توانيم حكومت عمومى و سراسرى تشكيل بدهيم، كنار بنشينيم؛ بلكه تمام امور[ى‏] كه مسلمين[بدان‏] محتاجند و از وظايفى است كه حكومت اسلامى بايد عهده‏دار شود، هر مقدار كه مى‏توانيم بايد انجام دهيم». ( همان، صص۵۲ و ۵۳)

 

این استاد حوزه و دانشگاه، تصریح کرد: هر مقدار می‌توان باید تلاش کرد، اگر حکومت نمی‌توان تشکیل داد، طبق فرموده امیرالمؤمنین(ع) «مَا لَا یُدْرَکُ کُلُّهُ لَا یُتْرَکُ کُلُّه»، «کارى را که نمی‌توان به شکل کامل انجام داد، نباید از اساس ترک نمود.» (عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج ‏۴، ص ۵۸) در مبنای راسخ شیعه و پیروان مکتب اهل بیت(ع)، حاکمیت بر جامعه اسلامی در همه ادوار تاریخی باید با نصب الهی و به إذن الله صورت بگیرد. پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و سایر ائمه(ع) با نصب الهی و إذن الله حکومت تشکیل دادند. اگر دسترسی به امام هم نباشد باید با نصب الهی و إذن الله حکومت تشکیل شود. که البته نصب خاص و نصب عام وجود دارد که قبلا بیان شده است.

 

تولیت حرم مطهر گفت: بر اساس همین مبنای وثیق، امام خمینی(ره) در پاسخ به این سئوال که: «در چه صورت فقيه جامع الشرايط بر جامعه اسلامى ولايت دارد؟» چنین پاسخ می دهند: «ولايت در جميع صوَر دارد. لكن تولّى امور مسلمين و تشكيل حكومت بستگى دارد به آراى اكثريت مسلمين، كه در قانون اساسى هم از آن ياد شده است، و در صدر اسلام تعبير مى‏شده به بيعت با ولىّ مسلمين». (صحیفه امام، ج۲۰، ص۴۵۹)

 

استاد دانشگاه تهران در توضیح این جمله امام(ره) اظهار کرد: اینکه امام(قدس سره) می گویند «ولایت در جمیع صور دارد»، بدین معناست که فقیه جامع شرایط در عصر غیبت از ناحیه خداوند به ولایت منصوب شده است. این همان مقام ثبوت است، یعنی در اسلام به عنوان دین کامل الهی، تکلیف حکومت و نوع آن مانند سایر موضوعات مشخص شده است و هر حکومتی غیر از آن نامشروع خواهد بود؛ اما اینکه ایشان می گویند: «لكن تولّى امور مسلمين و تشكيل حكومت بستگى دارد به آراى اكثريت مسلمين، كه در قانون اساسى هم از آن ياد شده است، و در صدر اسلام تعبير مى‏شده به بيعت با ولىّ مسلمين»، این همان مقام اثبات و استقرار است.

 

دکتر کلانتری خاطرنشان کرد: پیش از این بیان شد که نظریه ولایت فقیه در مقام ثبوت، صد درصد الهی و در مقام اثبات صد درصد مردمی است. در مقام حکم الله، فقط حکم خداوند مشروعیت ایجاد می‌کند، چه مردم آن را بخواهند یا نخواهند. اما برای پیاده شدن و اجرا باید رأی مردم و پشتیبانی آنها وجود داشته باشد. حتی پیامبران الهی از ناحیه خداوند مشروع هستند اما برای شروع باید مردم بخواهند و حرکت کنند. «... لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...» (سوره حدید، آیه ۲۵) اگر حرکت مردمی صورت گرفت، نصب الهی در مقام ثبوت به مقام اجرا می‌رسد. امام علی(ع) ولیّ مشروع خداوند در زمان همه خلفاست، اما تولّی امور مسلمین در اختیارش نبود و اکثریت مردم به سمت دیگری رفتند. زمانی‌که اکثریت مردم سمت او آمدند، هم ولایت در مقام ثبوت داشت و هم تولّی امور مسلمین در مقام اثبات و اجرا را به دست گرفت. بی گمان در مقام اثبات و استقرار و استمرار حکومت اسلامی، این مردم هستند که بر اساس باور و اعتقاد به اسلام به عنوان دین کامل الهی، برای عملی شدن احکام الهی و از جمله حکومت اسلامی تلاش می کنند و فقیه منصوب از ناحیه خداوند را به حاکمیت می رسانند.

 

شایان ذکر است در ادامه نشست امروز، حجت الاسلام والمسلمین دکتر کلانتری، پاسخگوی سوالات شرکت کنندگان بودند، هم اکنون این سوالات و پاسخ های تولیت حرم مطهر، در فایل صوتی جلسه، در سایت حرم مطهر قابل استماع است.

سلسله مباحث با موضوع "ولایت فقیه"، پنجشنبه‌ها از ساعت ۸ صبح در سالن شهید آیت الله دستغیب برگزار و به صورت زنده از کانال آپارات به نشانی aparat.com/shahecheragh/live پخش می گردد. همچنین متن بیانات تولیت حرم مطهر و  فایل های صوتی و تصویری کامل جلسات به همراه پرسش و پاسخ ها در بخش ویژه سلسله مباحث ولایت فقیه در پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس حضرت شاهچراغ علیه السلام، به نشانی shahecheragh.ir/velayat قابل دریافت است.

همچنین علاقه‌مندان با عضویت در کانال ایتای eitaa.com/shahecheragh_velayat می توانند اخبار، اطلاعیه ها و خلاصه هر جلسه را مطالعه فرمایند.
از عموم علاقه‌مندان، به‌ویژه دانشجویان دانشگاه ها و طلاب حوزه های علمیه برای شرکت در این جلسات، دعوت به عمل می آید.


نظرات کاربران

1
  ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
کد امنیتی:

200 کاراکتر




گزارش های تصویری


جست و جو در سایت