امروز پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲، پنجاه و ششمین جلسه از سلسله مباحث «جهاد تبیین» با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام در سالن شهید آیت الله دستغیب آستان مقدس برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس، رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در این جلسه به مناسبت فرارسیدن سالگرد حادثه ۱۶ آذر ۱۳۳۲، به تبیین ماهیت واقعی این رویداد تاریخی به عنوان نخستین پیامد سیاسی کودتای ۲۸ مرداد و همچنین ابعاد مختلف جنایات و تجاوزات دولت آمریکا در حق ملت ایران پرداخت.
دکتر کلانتری در ابتدای این نشست با تأکید بر اهمیت «جهاد تبیین» گفت: جهاد تبیین مانند جبهه بزرگی است که در آن صدها و هزاران نفر و هر کدام با سلاحی در حال نقش آفرینی هستند. این گوشه ای از همان جبهه بزرگی است که جنگ اصلی در آن جریان دارد؛ جنگ نرمی که جبهۀ جهاد تبیین را واجب کرده است.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه شهدای ۱۶ آذر، شهدای مقابله با آمریکا هستند، گفت: در تقویم ملی، روز ۱۶ آذر به نام «روز دانشجو» نامگذاری شده است. ماهیت اصلی این روز، مبارزه با آمریکا و اعلام انزجار از خباثت و دشمنی های آمریکا با مردم ایران است. نشاندن هر چیزی به جای آن، تلاش برای پاک کردن پرونده سیاه دولت استکباری آمریکا از صفحه مبارزات به حق ملت ایران و خیانت به تاریخ پرفراز و فرود میهن اسلامی است. واقعه تاریخی ۱۶ آذر دانشگاه تهران، صد در صد جریانی است که در مقابله با آمریکا رخ داده است و شهدای این روز، شهدای مقابله با آمریکا هستند. تغییر ماهیت این روز، خیانت به تاریخ سیاسی میهن و تحریف تاریخ است. طی سالهای گذشته افراد زیادی تلاش کردند به شکلی ماهیت ۱۶ آذر را تغییر داده و حتی آن را به نفع آمریکا سوق دهند. حقیقت این است که جریان ۱۶ آذر یک حقیقت صد در صد ضد آمریکایی است.
وی ادامه داد: در تاریخ سیاسی کشور که بنگریم حدود ۷۰ تا ۸۰ سال گذشته یعنی از سال ۱۳۲۰ که مقارن با عزل رضاخان از سلطنت و روی کار آمدن محمدرضا پهلوی است، جریان سلطه عصر قاجار تمام شده و جریان سلطه جدیدی آغاز می شود. ایران در عصر قاجار در بعضی مقاطع به سه بخش قابل تقسیم بود؛ منطقه نفوذ انگلستان از جنوب، منطقه نفوذ روسیه از شمال و در قسمت وسط، منطقه بیطرف. بعدها در سال ۱۹۱۷ که انقلاب اکتبر روسیه - به عنوان یکی از انقلاب های بزرگ دنیا - شکل گرفت، روسیه نیروهای خود را از شمال ایران خارج کرد و انگلستان بر تمام مناطق ایران مسلط شد. تا رشت و سواحل دریای خزر پیشروی کرده و چه جنایاتی علیه ملت ایران انجام دادند. در کتاب «قحطی بزرگ» (اثر محمد قلی مجد و ترجمه محمد کریمی)، ذکر شده است که از پنج تا ده میلیون ایرانی در آن قحطی از بین رفتند. یعنی در سالهای ۱۲۹۷، ۱۲۹۸ و ۱۲۹۹ شمسی، جمعیت ایران پس از این قحطی حدوداً به نیمه رسید. در این کتاب که بر اساس اسناد وزارت خارجه انگلستان به ثبت رسیده، آمده است که جنازه ها در اطراف خیابان ها رها شده بود؛ در همدان تعدادی از خانم هایی که گرسنگی به آنان فشار آورده بود، در حال پختن بچه کوچکی بودند که مردم وقتی متوجه شدند، مانع انجام این کار می شوند. آدمخواری، بچه خواری، موش خواری و گربه خواری در قحطی بزرگ به ثبت رسیده است. انگلستان بر کشور ایران یک سلطه جدی داشت. این امر تا شهریور ۱۳۲۰ استمرار مییابد؛ یعنی روزی که جنگ جهانی دوم به پایان میرسد؛ که در پی آن سران متفقین به ایران آمده و اجلاس تهران متشکل از رئیس جمهور آمریکا، نخست وزیر انگلستان و رئیس جمهور شوروی تشکیل می شود و ایران را به عنوان پل پیروزی در جنگ جهانی دوم معرفی می کنند. با اینکه ایران بیطرف بود اما اشغال شده بود. در سال ۱۳۲۰رضاخان را به بوشهر برده و سپس از آنجا با کشتی تبعید میکنند در حالیکه خود هیچ اطلاعی نداشت و محمدرضا پهلوی به حکومت میرسد.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی گفت: قصه به حکومت رسیدن محمدرضا پهلوی را ارتشبد حسین فردوست در کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» بهصورت دقیق نقل کرده است که از کتاب های خوب و مستند است. تاریخ ورود آمریکا به ایران مقارن با همین جریان و در سال ۱۳۲۰ است. چرا که آمریکا یکی از قدرت های پیروز جنگ جهانی دوم بود و رئیس جمهور آمریکا به ایران آمده بود و نخست وزیر انگلستان هم حضور داشت، اطلاعات را انگلستان تنظیم کرده و آمریکا در موضع تصمیم گیری قرار میگرفت و در نتیجه تصمیم آنها، محمدرضا پهلوی به عنوان پادشاه ایران منصوب شد. حضرت امام خمینی(ره) در سال ۱۳۲۲ یعنی دو سال پس از به قدرت رسیدن محمدرضا پهلوی و عزل رضاخان، در کتاب کشف اسرار که اولین کتاب سیاسی-کلامی ایشان است فرمودند: «رضا خان رفت. دورۀ تاریک دیکتاتوری سپری شد. گمان میرفت که ملت، درد خود را فهمیده و از بیست سال فشارها و دست درازی ها به جان و مال و ناموسشان عبرت می گیرند و بقیه معدودی از ورشکستههای عصر طلایی را خود آنها به سزای خود میرسانند و طرفداران ترک آیین و مراسم آن را پایمال می کنند، ولی باز خوابند و روزگار سیاه خود را فراموش کردند. ملت چون به حقوق حقۀ خود قیام نکرد، ماجراجوها فرصت به دست آوردند تا از ملاها تجاوز کردند و یکسره با دین و دینداری طرف شدند و محکمات قرآن را پایمال اغراض مسمومه کردند تا با دل گرم بتوانند صفحه مملکت را میدان اجرای نیات فاسدۀ خود کنند و دوباره آن سیاه بختی ها و روزگارهای تلخ را عودت دهند.» (کشف اسرار، ص۱۰) از این تاریخ به بعد، یک پیچ تاریخی در ایران شکل می گیرد و ایران آرام آرام از سلطه انگلیس خارج شده و تحت سلطه آمریکا قرار می گیرد.
دکتر کلانتری با اشاره به جریان نهضت ملی نفت و روی کار آمدن دولت ملی مصدق و کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲گفت: مصدق به عنوان نخست وزیر در ایران مشغول بود. ملی شدن صنعت نفت در مجلس آن روز، توسط آیت الله کاشانی که در این میان نقش اساسی را ایفا می کرد و طرفداران دکتر مصدق به نام نهضت ملی صورت گرفت که با یکدیگر متحد شده و جریان ملی شدن صنعت نفت را رقم زدند. در اینجا درگیری شدیدی میان شاه و مصدق شکل می گیرد، چرا که شاه احساس میکند که قدرت توسط مصدق از دست او خارج شده است لذا مقابله جدی شکل گرفته و کودتا رخ می دهد. این کودتا منجر به سقوط دولت مصدق، دستگیری و زندان و تبعید وی میشود. ۱۶ آذر یعنی حدوداً سه ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد، نیکسون معاون رئیس جمهور وقت آمریکا جهت بررسی اوضاع و دریافت پاداش وارد ایران شدند.
وی با بیان اینکه روحیه قلدرمآبی آمریکا همیشه وجود داشته است و آن را به رخ جهان می کشد، گفت: در کودتای ۲۸ مرداد که آمریکایی ها نقش اساسی در شکل گیری آن داشتند، پرده پوشی نکرده، با افتخار آن را پذیرفته و برای دریافت پاداش و سهم خود به ایران می آیند. در جریان جنگ خلیج فارس علیه صدام، چهل کشور با یکدیگر ائتلاف کرده و علیه عراق می جنگیدند. به محض سقوط صدام، «لوئیس پل برمر» حاکم نظامی آمریکایی در رأس حکومت عراق قرار گرفت. در این جریان با اینکه چهل کشور با عراق در جنگ بودند اما آمریکا حاکم نظامی خود را بر این کشور گمارد و روحیه استکباری و قلدرمآبی خود را حاکم کرد.
دکتر کلانتری گفت: قبل از کودتای ۲۸ مرداد، شاه از کشور فرار کرده بود، این کودتا شکل گرفت و او را برگرداندند، به دنبال آن دولت نظامی ارتشبد زاهدی روی کار آمد. در این میان معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران سفر می کند تا به جهان اعلام کند که این تغییرات کار ماست. دانشجویان دانشگاه تهران برای مقابله با این مسأله قیام کردند. در۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران قرار بر این بود که دکترای افتخاری حقوق به نیکسون- سیاستمدار آمریکایی- به پاس زحماتی که در دربار شاه متحمل شده بود، اعطاء شود. به دنبال این امر درگیری شدیدی در دانشگاه تهران اتفاق افتاد. شهید چمران که در آن روزها در دانشگاه تهران تحصیل می کرد از وقایع آن روز مطالبی نگاشته است. سه نفر ( شهیدان: بزرگ نیا، قندچی و رضوی) در آن جریان شهید شدند که جنازه های آنها را به خانواده هایشان تحویل ندادند که بعدها توسط مردم شناسایی شده، نبش قبر می شوند و مردم، شبانه آن ها را در حرم حضرت شاه عبدالعظیم(ع) دفن می کنند. تعداد زیادی دستگیر و مجروح شدند.
شهید چمران در قسمتی از خاطره نگاری خود میگوید: «هنگام تیراندازی بعضی از رادیاتورهای شوفاژ در اثر گلوله سوراخ شد و آب گرم با خون شهدا و مجروحین درآمیخت و سراسر محوطه مرکزی دانشکده فنی را پوشانید، به طوری که حتی پس از ماهها از در و دیوار دانشکده فنی بوی خون می آمد. مامورین انتظامی پس از این عمل جنایتکارانه و ناجوانمردانه از انعکاس خشم و غضب مردم به هراس افتاده برای پوشاندن آثار جرم خود، خونها را پاک کردند ولی ماه ها اثر خون در گوشه و کنار دیده می شد و سالها جای گلولهها بر در و دیوار دانشکده فنی نمایان بود و تا زمین می گردد و تاریخ وجود دارد، ننگ و رسوایی بر کودتاچیان خواهد بود.» به لحاظ تاریخی، شروع سلطه آمریکا بر ایران از شهریور ۱۳۲۰ شروع می شود، اما اوج این سلطه از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ صورت میگ یرد. اولین دستاورد و اثر این کودتا در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۳۲ و شهادت دانشجویان دانشگاه تهران ظاهر می شود.
عضو هیأت علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران با بیان اینکه باید تلاش کرد تا تحریف های تاریخی که برای نسل جوان رخ می دهد اصلاح گردد، گفت: یکی از مظاهر جهاد تبیین این است که ما تاریخ صحیح را برای نسل جدید تبیین کنیم. مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) در خصوص تبیین آغاز دشمنی و چالش میان ایران و آمریکا فرمودند: «میگویند علت اینکه آمریکاییها در مقابل ملت ایران ایستادند حرکتی بود که شما در سفارت انجام دادید. یعنی حمله کردید به سفارت ما و بین ما و شما اختلاف بوجود آمد، دعوا شد و دشمنی شد. دروغ میگویند مسئله این نیست. آغاز چالش بین ملت ایران و آمریکا ۲۸ مرداد سال ۳۲ است. در ۲۸ مرداد یک حکومت ملّی سر کار بود، حکومت مصدّق یک حکومت ملّی بود. مشکلش هم با غربیها فقط مسئلهی نفت بود. نه حجتالاسلام بود، نه داعیهی اسلامخواهی داشت، فقط مسئلهی نفت بود. نفت دست انگلیسها بود. او گفت نفت دست خودمان باشد، فقط جرمش این بود. آمریکاییها نشستند علیه مصدّق توطئه کردند و کودتا ایجاد کردند؛ یک کودتای عجیب و غریبی. با اینکه مصدّق با آمریکاییها خوشبین بود، نسبت به آنها اعتماد داشت، حتّی علاقه داشت، فکر میکرد دولت آمریکا در مقابل انگلیسها از او حمایت خواهند کرد. ولی اینها از پشت خنجر زدند. مصدّق و اطرافیانش و همه را دستگیر کردند. بعضی را بعدها اعدام کردند، بعضی را هم سالهای متمادی زندان کردند. اختلاف ملّت ایران با آمریکا از روز بیست و هشت مرداد است. چرا شما علیه یک دولت ملّی که با انتخاب مردم سرِ کار آمده بود کودتا کردید و سرنگونش کردید؟ نفت را که از چنگ انگلیسها درآورده بود، دادید به یک کنسرسیومی، که در آن انگلیس بود، آمریکا بود، چند دولت دیگر بودند. این دعوای ما با آمریکاییها شروعش از آن روز است.» (بیانات تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۱).
دکتر کلانتری با بیان اینکه آغاز حضور آمریکا از شهریور ۱۳۲۰ رقم خورد و پس از ۱۲ سال، مقابله جدی آمریکا با ملت مسلمان ایران صورت می گیرد، گفت: ایران از تاریخ کودتا به بعد، هم به لحاظ اقتصادی، هم نظامی، هم فرهنگی و هم سیاسی وابسته به آمریکا شد. از نظر اقتصادی وابسته به آمریکا شد چون آنقدر کشور ایران را به سمت ضعف اقتصادی پیش بردند که بسیاری از نیازهای خوراکی روزانه وارداتی بود. بدین معنا که در خوراک روزانه وابسته به غرب و آمریکا بود. به لحاظ نظامی وابسته شد چون ساختار ارتش، آمریکایی بود، سلاح ها و گردانندگان آن نیز آمریکایی بودند. در حوزه فرهنگی، کشوری که از عصر صفویه و قرن ها قبل، کشوری را که کاملاً مؤمن، معتقد و متعهد به ارزشهای الهی خود بود به سمت یک کشور لائیک و لاابالی سوق دادند. در همین شهر شیراز جشنهای ۲۵۰۰ ساله و فرهنگ و هنر برگزار می شد. مشروب فروشی ها، سینماهای متعدد، مراکز فحشا و فساد تشکیل دادند. همه اینها برای نابودی فرهنگ اصیل ملت ایران شکل گرفت. به لحاظ سیاسی کار به جایی رسیده بود که می بایست یک روز در میان سفرای آمریکا و انگلیس با شاه ملاقات کرده و دستورالعمل به وی می دادند. در زمان طاغوت این امر کاملاً مشهود بود؛ به عنوان مثال آمریکایی ها دستور داده بودند که «علی امینی» باید نخست وزیر باشد. اگر شاه قصد تعویض امینی را داشت، باید به آمریکا سفر می کرد تا مجوز این تعویض را بر اساس تمام دستورات آمریکا دریافت کند. "سالیوان" آخرین سفیر آمریکا در ایران و همچنین سفیر انگلیس در ایران و دیگر وابستگان سیاسی و نظامی خاطرات خود را به چاپ رسانده اند. همگی مدعی اند که هر چه ما می گفتیم، عمل می شد. محمد رضا شاه در کتاب «پاسخ به تاریخ» اعتراف کرده که غربی ها به من خیانت کردند چون هرچه گفتند من انجام دادم پس چرا کمک نکردند که بر قدرت باقی بمانم؟!
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی با بیان اینکه بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، در چهار جهت اساسیِ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی، کشوری کاملاً وابسته به آمریکا شدیم، گفت: با این کودتا، راه برای ورود مستشاران آمریکایی به ایران هموار شد. و اصلیترین مراکز حساس ایران به دست مستشاران آمریکایی افتاد. اختلاف ارقام درباره ی تعداد آمریكایی های مقیم ایران بین ۳۵ تا ۵۸ هزار نفر است. رابرت هایزر تعداد آمریكایی ها را در اوایل اكتبر ۱۹۷۸، حدود ۵۸ هزار نفر دانسته است.(رابرت هایزر، مأموریت به تهران، ص ۵۴) كریستن دلانوآ، تعداد آمریكایی ها را در سال ۱۳۵۶ بالغ بر ۵۵ هزار نفر ذكر كرده است. (کریستین دلانوآ، ساواک، ترجمهی عبدالحسین نیکگهر، تهران، طرح نو، ۱۳۷۱، ص۲۲۰) جان استمپل، تعداد آنها را تا ژوئیه ۱۹۷۸، ۵۴ هزار نفر آورده است. (جان استمپل، درون انقلاب ایران، صص ۲۰۹ و ۲۰۲) جیمز بیل، تعداد آمریكایی ها را در پایان سال ۱۹۷۷ حدود ۵۰ هزار نفر بیان كرده است. (جیمز بیل، شیر و عقاب، ص۳۴۰) مایكل لدین و ویلیام لوئیس، تعداد كاركنان نظامی و غیرنظامی آمریكایی و خانوادههای آنها را در آستانه ی انقلاب، متجاوز از ۴۵ هزار نفر شمرده اند. (مایكل لدین ویلیام لوییس، پدر و پسر. اعترافات شاه، ترجمهی منوچهر مهرجو، تهران، انتشارات هفته، ۱۳۶۲، ص ۷۹) سولیوان، تعداد آمریكایی ها را در آغاز سال ۱۹۷۸ نزدیك به ۳۵ هزار نفر گفته است. (پارسونز و سولیوان، خاطرات دو سفیر، ص ۱۹۱).
دکتر کلانتری در ادامه افزود: آمریکایی ها زمانیکه مکانی را فتح می کنند، می خواهند که خودشان نیز در آنجا حضور فیزیکی همه جانبه داشته باشند. آنها می خواستند به وفور در ایران، علی الخصوص در ارتش مستقر شوند. سفر «ژنرال هایزر» به ایران از اینجا شکل گرفت که آمریکایی ها ساختار ارتش را به گونه ای شکل داده بودند که خودشان در جایگاه های حساس قرار گیرند، لذا زمانیکه از مردم ایران برای رسیدن به مقاصدشان مأیوس شدند، از طریق ارتش اقدام کردند و ژنرال هایزر معاون ناتو در اروپای غربی را بدون اطلاع شاه به ایران اعزام کردند. هایزر در خاطرات خود گفته است که ما برخی روزها ۱۲ ساعت با سران ارتش ایران، فرماندهان قوای سه گانه و ستاد مشترک ارتش، جلساتی برگزار می کردیم و هدفمان عدم فروپاشی ارتش ایران بود. البته اقرار کرده است که ما قصد کودتا نداشتیم اما بارها و بارها به کودتا اندیشیدیم. صحبت های او متناقض است. در یک جا اعتراف کرده که به قره باغی (آخرین رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران ایران و منصوب از طرف شاه) گفتم اگر می خواهید جلو این انقلاب گرفته شود، لوله های تفنگ خود را پایین بیاورید. (یعنی مسلّحین رژیم شاه که با مردم مواجه بودند، گاهی اوقات تیرهای هوایی میزدند که مردم را بترسانند، این آقا به ژنرالهای شاه توصیه میکند و میگوید لولهی تفنگ ها را بیاورید پایین و به مردم بزنید) پس از چند روز قره باغی می گوید لوله های تفنگمان پایین آمد اما مردم همچنان ایستاده اند و عقب نشینی نمی کنند. که به وی پاسخ دادند همیشه لوله های تفنگتان پایین باشد تا مردم تمام شوند. سیاست آمریکا در ایران اینگونه بود و به این مقدار کشتن راضی نبودند و میخواستند لوله های تفنگ آنقدر سمت مردم قرار گیرد تا قضیه تمام شود. آمریکایی ها با هواپیماها، و از طریق فرودگاهها و باندهای اختصاصی خود به ایران رفت و آمد می کردند و نیازی به مجوز ایران نداشتند و ایران را بخشی از خاک خود می دانستند. روزهایی که فرودگاه مهرآباد برای عدم ورود امام خمیی(ره) بسته شده بود، آنان به راحتی رفت و آمد می کردند.
تولیت حرم مطهر در ادامه تبیین جنایات آمریکا در ایران، به حمایت کامل آنها از رژیم منحوس پهلوی تا پایان عمر آن رژیم اشاره کرد و گفت: کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا، یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی (دی ماه ۱۳۵۶) با نادیده گرفتن واقعیت های جامعه ایرانی، در جریان یک سفر به ایران، این کشور را «جزیره ثبات» در یکی از آشوبزدهترین نقاط جهان توصیف کرد و علاقه خود را نسبت به رژیم دیکتاتوری شاه بیان نمود.
دکتر کلانتری با بیان اینکه جنایت خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، اوج گیری نهضت مردمی ایران علیه رژیم پهلوی بود گفت: در جریان واقعه ۱۷ شهریور که جمعیت کثیری از تظاهرکنندگان به دست مزدوران شاه به شهادت رسیدند، دولت آمریکا نه تنها سکوت پیشه کرد، بلکه کارتر یک شب پس از این فاجعه خونین، طی تماس تلفنی با شاه، در حالی که از عواقب رفتار خشونتبارش در این روز و اوجگیری مخالفت ها بشدت نگران و مضطرب بود، حمایت کامل خود را از حکومت وی اعلام کرد. در این جریان مردم را از زمین و آسمان با هلیکوپتر و کماندوها هدف قرار داده و به خاک و خون کشیدند و هزاران نفر را به شهادت رساندند؛ به گونه ای که با لودر جنازه ها را جابجا کرده و زنده و مرده را باهم دفن کردند. این جریانات که از کودتای ۲۸ مرداد آغاز شد با شیب تند در حرکت بود.
وی ادامه داد: به پیروزی انقلاب اسلامی که نزدیک می شویم، اعزام هایزر به ایران برای جلوگیری از انقلاب صورت میگیرد. آنها خود اقرار می کنند که ما تلاش میکردیم، اما حوادث انقلاب آنقدر با سرعت رو به جلو در حرکت بود که به آن نمی رسیدیم و همیشه آنها از ما چندین گام جلوتر بودند. لذا انقلاب پیروز شد و ارتش هم نتوانست کودتا کند. لانه جاسوسی آمریکا در ایران فعال شد. بزرگترین سفارت خارجی در ایران، لانه جاسوسی آمریکا بود که در قالب دیپلماسی برای ضربه زدن به انقلاب تلاش می کردند. که نهایتاً به همت دانشجویان خط امام، لانه جاسوسی تسخیر شد.
استاد دانشگاه تهران در ادامه به کودتای نوژه، به عنوان یکی دیگر از جنایات آمریکا اشاره کرد و گفت: از جمله اقدامات براندازانه کاخ سفید پس از شکستحمله نظامی به طبس، طرحریزی کودتای «نوژه» در هجدهم تیرماه ۱۳۵۹ بود که قبل از هر اقدامی با شکست مواجه شد. دولت آمریکا برای طرحریزی و اجرای این کودتا، هزینههای سنگینی در نظر گرفته بود. در این کودتا بنا بود منزل امام(ره) را بمباران کرده و سران حکومت اسلامی را نابود کنند و حکومت پهلوی را مجدداً برگردانند که این کودتا با امداد غیبی الهی خنثی شد. پس از آن، ورود مستقیم آمریکا به جنگ ایران و عراق، در خلیج فارس صورت می گیرد. در جریان دفاع مقدس، آمریکا به صورت علنی در جنگ حاضر شد و کشتی ایرانیِ «ایران اجر» را در خلیج فارس غرق و سپس به ناوهای نظامی ایران حمله کردند. جنایت دیگر آمریکا، حمله به هواپیمای ایرباس مسافربری ایرانی توسط موشک های ناو آمریکایی وینسنس در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ بود. که در جریان آن ۲۹۸ نفر به شهادت رسیدند. آنها به فردی که این حمله وحشیانه را انجام داده بود مدال افتخار دادند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه به اختصار به برخی از جنایات آمریکا در حق ملت ایران اشاره کرد و گفت: لیست بلندی از جنایت ها و خیانت های آمریکا علیه مردم ایران موجود است که برخی از آنها را می توان اینگونه فهرست کرد: کودتای ۲۸ مرداد و حادثه ۱۶ آذر ۱۳۳۲، گسیل داشتن مستشاران آمریکایی به ایران برای قبضه کردن تمام شؤون و ابعاد حیاتی ملت ایران، حمایت کامل و همه جانبه از رژیم پهلوی تا آخرین لحظه، جنایت خونین ۱۷ شهریور و حمایت همه جانبه از شاه، حمله نظامی آمریکا به طبس که به شکست آمریکا منجر شد، کودتای نوژه، ورود مستقیم آمریکا به جنگ ایران و عراق در خلیج فارس، زدن ایرباس ایرانی توسط موشک های آمریکایی و هدایت و پشتیبانی تجزیه طلبان، گروهک ها و نیروهای ضد انقلاب و معاند.
وی ادامه داد: چگونه است که حزب الله لبنان در سرزمین خود و در منطقه ای محدود که برای دفاع از کشور خود در مقابل اسرائیل مقامت می کند در لیست تروریستها قرار دارد، اما منافقین خلق به راحتی به آمریکا رفت و آمد داشته و حقوق خود را دریافت می کنند و مشکلی وجود ندارد. سلطنت طلب ها، گروه پژاک، کومله و دموکرات نیز به همین صورت است و فعالیت آنها را منطبق با حقوق بشر میدانند.
تولیت حرم مطهر گفت: اشاعه تروریسم القاعده وداعش و طالبان برای فروپاشی ایران یکی دیگر از خباثت های آمریکا هست، آمریکا با صدای بلند به تشکیل داعش که مخوف ترین جریان تروریستی جهان تا به امروز است، اعتراف می کند. هنوز این جریان ادامه دارد. دولت داعش وجود ندارد اما عناصر آن به صورت پراکنده در همه قاره ها فعالیت می کنند و روزی نیست که خون بیگناهان توسط آنان به زمین ریخته نشود.
وی مقابله همه جانبه با پیشرفتهای علمی و فناوری ایران را یکی دیگر از دشمنی های آمریکا با ملت ایران برشمرد و گفت: به برکت انقلاب اسلامی و خون شهدای مظلوم کشور، دستاوردهای علمی روز به روز در حال توسعه و پیشرفت است. هرجا توانستند ضربه زدند. تعداد زیادی از دانشمندان ما را به شهادت رساندند. از جمله شهید علی محمدی، شهید فخری زاده و .... . در حق ملت ایران ظلم بسیاری روا داشتند اما ناکام شدند و موفق نشدند مسیر را تا انتها ببرند. وضع تحریم های همه جانبه علیه جمهوری اسلامی، جنایت بزرگ دیگر آن هاست؛ خود آنها به تحریم کُشنده تعبیر می کنند و معترفند در هیچ تاریخی در دنیا اینگونه تحریم هایی علیه هیچ کشوری وجود نداشه است.
استاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: اگر ۱۶ آذر ۱۳۳۲ دانشجویان کشور در دانشگاه تهران ایستادگی کرده و شهید دادند، امروز به مراتب دشمنی های آمریکا علیه ایران بیشتر شده و امروز نیز ۱۶ آذر ماهیت ضد استکباری و ضد آمریکایی است. اگر در آن روز یک دانشگاه علیه آمریکا فریاد زد، امروز باید هزاران دانشگاه علیه آمریکا فریاد بزند. چرا که لیست جنایت ها و خیانت های آمریکا علیه ملت ایران نسبت به قبل چندین برابر شده است. یکی از اهداف اصلی انقلاب اسلامی، کوتاه کردن سلطه آمریکا از سر ایران بوده است. اولین شعار انقلاب، «استقلال» بود؛ استقلال از سلطه آمریکا. امام(رحمت الله علیه) معتقد بودند نه شرق و نه غرب، اما فرمودند ظلمی که غرب در حق ایران کرده است، شرق(شوروی) این ظلم را نکرده است. دشمنی استکباری آمریکا قابل قیاس با دشمنی شوروی نبوده است. در حال حاضر شرق سابق که همان شوروی است وجود خارجی ندارد. شرق سابق، شرق سیاسی بود یعنی اتحادیه جماهیر شوروی و بلوک شرق که اکنون از هم پاشیده و وجود خارجی ندارد. منظور کشور روسیه و چین کنونی نبوده است.
تولیت حرم مطهر با بیان اینکه در کشور ما با اینکه یکی از اهداف اصلی انقلاب اسلامی، مبارزه با سلطه آمریکا و غرب بوده است، برخی متأسفانه بر مسندی که تکیه می زنند در تلاشند که ایران را به سمت غرب سوق دهند. یعنی بر پایه همین انقلاب و نظام تلاش دارند که ایران را در دامن غرب قرار دهند. که البته این امر غیرممکن است، زیرا زمانی که شش دانگ این خاک در سلطه استکبار و آمریکا قرار داشت و هزاران آمریکایی در متن این کشور قرار داشتند، ایران توسط انقلاب اسلامی از چنگال آمریکا رها شد و اکنون به هیچ وجه امکان برگشت آنان وجود ندارد.