سایت شاهچراغ/ مشاهده متن خبر
شماره خبر: 232430
تاریخ انتشار: 1403/12/02
در جلسه نود‌ و یکم از سلسله مباحث «ولایت فقیه»، عنوان شد؛
تولیت حرم مطهر: برای استمرار دین خدا، هیچ راهی جز ولایت وجود ندارد/ امامت، تضمین‌کننده حیات و استمرار سرزنده اسلام در عصر خاتم است

HyperLink

امروز پنج‌شنبه ۲ اسفند ۱۴۰۳، حجت الاسلام و المسلمین دکتر ابراهیم کلانتری، تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی علیهماالسلام، در جلسه نود‌ و یکم «جهاد تبیین» و شصت و ششم از سلسله مباحث «ولایت فقیه»، که در سالن شهید آیت الله دستغیب برگزار گردید، به تبیین و بررسی اصل «امامت» و آیات و روایات مربوط به این اصل زیر بنایی جهان‎بینی اسلامی و نظریه «ولایت فقیه» پرداخت.

 

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس، استاد دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، در ابتدای این نشست، ضمن بیان خلاصه‌ای از جلسات پیشین، گفت: پس از بررسی چهار اصل توحید، معاد، نبوت و ختم نبوت که جزو مبانی و زیرساخت‌های اعتقادی نظریه «ولایت فقیه» هستند، امروز پنجمین اصل یعنی امامت، به عنوان تضمین‌کننده حیات و استمرار سرزنده اسلام در عصر خاتم مورد بررسی و تبیین قرار می‌گیرد. باید توجه داشت که این مباحث، درون‌دینی است و جزو اصول جهان‌بینی فرد مسلمان می‌باشد که بر اساس آن، در عصر غیبت، ساختار سیاسی مبتنی بر «ولایت فقیه» را می‌پذیرد.

 

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در ادامه به تعریف اصل امامت که مورد قبول شیعه و سنی است پرداخت و گفت: امامت، عبارت است از «ریاست و مرجعیت عام امور دین و دنیای مردم، توسط شخص معینی به نیابت از رسول اکرم(ص)». (علامه حلّی، الباب الحادی عشر، ص ۱۱). اهمیت این اصل در استمرار دین خاتم به‌‌گونه‌‌ای است که باید خطوط کلی آن را در آیات وحی و رهنمودهای گرانسنگ پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) جستجو کرد. با بررسی روشمند آیات وحی این نتیجه به روشنی به دست می‌‌آید که تشریع این اصل نیز همانند تشریع سایر اصول بنیادین اسلام، از سوی خداوند بزرگ و در آیاتی از قرآن صورت گرفته است. پیامبر گرامی اسلام(ص) به عنوان امین وحی و بر حسب وظیفه الهی خود به تشریح این آیات پرداخته و مؤمنان را به اهمیت و جایگاه بی‌بدیل آن، پس از نبوت آگاه ساخته است.

 

وی ادامه داد: از آنجایی که ما یک بحث درون دینی را دنبال می‌کنیم، پس به آیات قرآن و روایات در تبیین اصل امامت، مراجعه می‌کنیم؛ یکی از روشن‌‌ترین آیات کلام الله مجید در این خصوص «آیه تبلیغ» است که خداوند بزرگ در آن به پیامبر(ص) امر می‌‌کند تا آنچه را به او نازل شده است به مؤمنان ابلاغ نماید:

«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»؛ «ای پیامبر آنچه را از سوی خداوند بر تو نازل شده است ابلاغ کن و اگر انجام ندهی رسالت خدا را نرسانده‌‌ای و خداوند تو را از مردمان حفظ می‌‌کند و کافران را هدایت نمی‌‌کند»؛ (سوره مائده، آیه ۶۷).

دکتر کلانتری اظهار کرد: یکی از وظایف پیامبر(ص) ابلاغ معصومانه وحی است که در این سوره مدنی و آیه شریفه که در اواخر عمر مبارک پیامبر(ص) نازل گردیده، به آن اشاره شده است. «بَلِّغْ»؛ صیغه امر است یعنی بر رسول اکرم(ص) واجب است که آن را ابلاغ کند و خداوند دستور صریح می‌دهد و اگر این کار صورت نگیرد مانند این است که پیامبر(ص) اصلاً رسالت خدا را انجام نداده است، یعنی رسالتی که طبق آن، پیامبر(ص) طی ۲۳ سال پیام وحی الهی را به مردم می‌رسانده است بی حاصل و بدون نتیجه می‌گردد. بعضی از کارها دارای دها جزء می‌باشد که اگر جزئیات آن به ترتیب انجام بگیرد کار تمام می‌شود و به هدف نهایی خود می‌رسد، در غیر این صورت نتیجه ای حاصل نمی‌گردد. مانند دانه‌های تسبیح که در آخر اگر ریسمان آن را محکم گره نزنیم، همه زحمات به هدر می‌رود و دانه‌های تسبیح پخش می‌شوند.

 

تولیت حرم مطهر حضرت شاهچراغ علیه السلام، در ادامه به بیان شش نکته پیرامون «آیه تبلیغ» پرداخت و گفت: نکته نخست اینکه، نزول این آیه شریفه در آخرین روزهای حیات پیامبر(ص) به روشنی نشان می‌‌دهد که مسأله مورد نظر آیه، هرگز نمی‌‌تواند احکام و فروعات اسلام از قبیل نماز، روزه، حج، جهاد، زکات و ... باشد؛ زیرا احکام و فروعاتی از این دست، پیش از نزول این آیه نه تنها از سوی خداوند نازل و توسط پیامبر(ص) به مردمان ابلاغ شده بود، که حتی به عنوان فرهنگ و سنت‌‌های الهی مورد قبول مسلمانان قرار گرفته و در جامعه آن روز رواج یافته بود.

وی تصریح کرد: اینکه یک عالم اهل سنت بیان می‌کند که منظور این آیه نماز است، این حرف صد در صد اشتباه است و قابل قبول نیست، زیرا نماز و سایر احکام فرعی قبلاً بیان و تشریح شده است و عاقلانه نیست که مجدد دستور به ابلاغ آن داده شود. لذا این احتمال که یکی از فروعات دین به عنوان آخرین ابلاغ پیامبر(ص) مدنظر بوده باشد که در صورت بیان نکردن آن، کل رسالت ایشان از بین برود، وجود ندارد. ضمن اینکه فروعات دین، معادل کل رسالت پیامبر(ص) نیستند، رسالت به عنوان یک منصب و یک موقعیت کلیدی برای اسلام و دین است که نمی‌شود آن را با یک حکم فرعی اسلام مساوی دانست. هیچ پیامبر و عالم دینی این را بیان نکرده و نپذیرفته است.

 

وی در توضیح دومین نکته پیرامون «آیه تبلیغ»، گفت: مسأله مورد نظر آیه، که پیامبر(ص) مأمور به ابلاغ آن شده، در دین خدا از چنان اهمیت ویژه‌‌ای برخوردار است که آیه شریفه، آشکارا آن را همسان با رسالت قلمداد نموده است «وَ اِن لَم تَفعَل فما بَلَّغت رسالته»؛ « اگر انجام ندهی رسالت خدا را نرسانده‌‌ای». پس این ابلاغ شامل یک حکم فرعی نمی‌باشد، بلکه اهمیت آن، معادل خود نبوت و رسالت است.

 

تولیت آستان مقدس، در ادامه به سومین نکته پیرامون آیه ۶۷ سوره مائده، اشاره کرد و گفت: مسأله مورد نظر آیه از این ویژگی نیز برخوردار است که ابلاغ آن سبب بروز حسّاسیت و ظهور واکنش‌‌های منفی در مقابل پیامبر(ص) می‌‌گردد، چنان که از ابلاغ آن بیم جان و یا دین پیامبر(ص) می‌‌رود؛ (وَاللهُ یَعصِمُکَ مِنَ النّاسِ)؛ «و خداوند تو را از مردمان حفظ می‌‌کند»؛ ( بنگرید به: مکارم شیرازی،  پیام قرآن،  ج ۹،  ص ۱۹۰).

وی تصریح کرد: این حکم اینقدر با ارزش و مهم می‌باشد که ممکن است بخواهند پیامبر(ص) را از بین ببرند ولی در این آیه بیان می‌شود که خداوند تو را در برابر مردمان حفظ می‌کند. یقینا بیان و ابلاغ یک حکم فرعی نمی‌تواند اینقدر حساسیت ایجاد کند و باعث تهدیدات جانی علیه پیامبر(ص) شود. فروعات، پیش از این بیان شده بود و تهدیدی هم علیه پیامبر(ص) صورت نگرفته بود. لذا این ابلاغ یک امر مهمی است که حساسیت برانگیز می‌باشد و خود خداوند هم گفته که جان پیامبر(ص) را ضمانت و حفظ می‌کند.

 

استاد دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، در توضیح چهارمین نکته پیرامون «آیه تبلیغ»، گفت: بزرگترین دغدغه مؤمنان و کافران در آن شرایط زمانی، معطوف به استمرار حیات اسلام است، به این معنا که مؤمنان پس از آنکه فراز و فرودهای بسیار و سپس استقرار دین را نظاره نموده‌‌اند، اینک نگران استمرار عزیزانه دین در عصر پس از پیامبر(ص) هستند، و کافران نیز پس از شکست‌‌ها و ناکامی‌‌های پی‌‌در‌‌پی همه توجه، مکر و امید خود را به عصر پس از پیامبر(ص) معطوف ساخته‌‌اند تا در فقدان آن حضرت جامعه را بار دیگر به سمت کفر و شرک سوق دهند. کافران این امید واهی را با این توجیه که پیامبر(ص) فرزند پسری ندارد تا استمرار راه او را تضمین نماید، پرورش می‌‌دادند.(بنگرید به: طبرسی، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۸ ). اما مؤمنان حل این دغدغه حیاتی خود را همانند سایر امور دین، به وحی آسمانی موکول می‌‌ساختند.

وی ادامه داد: همین تجربه را ما هم داریم؛ حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) انقلاب را سال ۱۳۴۱ و در سن ۶۱ سالگی شروع کردند و بعد از سال‌های طولانی که در تبعید حضور داشتند به کشور بازگشتند و انقلاب به پیروزی رسید. در آن زمان حضرت امام(ره) در دهه هشتاد عمر خود قرار داشتند و مردم نگران جانشین بعد از ایشان بودند. مومنان این را بیشتر درک می‌کنند که رهبری در آستانه سن ۸۰ سالگی قرار دارد و انقلاب تازه به پیروزی رسیده و با وجود هجمه‌های گسترده، تخریب و توطئه‌های دشمن، بعد از ایشان چه کسی رهبری را بر عهده خواهد داشت. دقیقاً همین نگرانی را مومنان صدر اسلام نیز تجربه کرده‌اند، از آن طرف هم مشرکان یک خوشحالی بدون وصفی داشتند که باز هم همین تجربه را ما در زمان انقلاب داشتیم. مومنان و جامعه اسلامی در چنین حالتی به چه چیزی نیاز دارند؟ اینکه تکلیف آینده آن‌ها به روشنی مشخص بشود و در آن مسیر حرکت کنند و از طرفی هم طمع کفار از بین برود و به یأس تبدیل گردد. پس نمی‌شود به آن‌ها گفت نماز به پا دارید و یا سایر فروعات را رعایت کنید، مشکل حل می‌شود! حدود بیست سال نماز می‌خواندند و احکام را اجرا می‌کردند، در این شرایط جامعه نوپای اسلامی نیاز به یک قطب دارد که ریاست و فرمان جامعه و دین و دنیای مردم را به دست بگیرد. این شرایط زمان نزول آیه ۶۷ سوره مائده بوده است.

 

تولیت آستان مقدس، در ادامه به پنجمین نکته پیرامون آیه ۶۷ سوره مائده، اشاره کرد و گفت: همان‌‌گونه که تشریع اصل دین و بعثت پیامبران الهی از اموری است که فقط و فقط از سوی خداوند بزرگ صورت می‌‌گیرد و آدمیان در این تشریع نقشی ندارند، تضمین استمرار زنده و پویایِ دین با اعلام و رسمیت بخشیدن به سازوکاری که از عهده این مهم بر آید نیز امری صرفاً الهی است. پیش‌بینی سازوکاری که به بهترین صورت این استمرار را تضمین نماید، تنها از طریق وحی و ابلاغ پیامبر(ص) ممکن می‌‌باشد و عدم پیش‌بینی آن از سوی خداوند و یا عدم ابلاغ آن توسط پیامبر(ص)، ناتمامی دین و در نتیجه اضمحلال آن را سبب می‌‌شود. زیرا در صورت وقوع چنین شرایطی فوراً جامعه به عصر جاهلیت خود باز می‌گشت و مردم خودشان به دنبال قوی‌ترین سران قبایل جهت اداره جامعه و حکومت می‌رفتند، بنابراین برای جلوگیری از وقوع این شرایط و هدر نرفتن زحمات و رسالت پیامبر(ص)، خداوند باید سازوکاری را اعلام می‌کرد.

 

استاد دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، در توضیح ششمین نکته پیرامون «آیه تبلیغ»، گفت: اصل «امامت» مناسب‌‌ترین سازوکاری است که استمرار آرمان‌‌ها و اهداف نبوت و حیات پویای دین خاتم را به بهترین صورت ممکن می‌‌سازد. تشریع این اصل از سوی خداوند بزرگ هم می‌‌تواند پایان‌‌بخش دغدغه مؤمنان درباره آینده دین خاتم باشد و هم می‌‌تواند خط بطلانی بر مکر کافران به حساب آید. از این رو، بروز حسّاسیت و واکنش‌‌های گوناگون در قبال آن از سوی مردمان، امری کاملاً طبیعی است.

 

وی با بیان اینکه امامت، همان نبوت منهای دریافت و ابلاغ معصومانه وحی است، گفت: از آنجائیکه اسلام دین خاتم است - چون دیگر وحی نازل نمی ‌شود - و باید استمرار پیدا کند - زیرا دین جاودانه الهی تا روز قیامت است - این امر مستلزم سازوکاری به نام «امامت» است تا وظایف پیامبر(ص) به غیر از دریافت و ابلاغ معصومانه وحی، در جامعه اجرا گردد. اگر ما ساعت‌ها در «آیه تبلیغ» تفکر و تدبر کنیم متوجه مضامین این آیه و آن ابلاغ مهم نمی‌شویم، اینجا جای تعقل‌ورزی نیست و با اجتهاد نمی‌توانیم به مضمون واقعی آن پی ببریم لذا برای تفسیر این آیه مهم باید به خود پیامبر(ص) مراجعه کنیم. آیه ۵۹ سوره نساء، مشابه این آیه در قرآن است؛

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از خدا اطاعت كنيد و از رسول و اولوالامر خويش فرمان بريد»؛  برای تفسیر و دریافت مضامین واقعی و درست آن باید به پیامبر(ص) مراجعه کنیم در این آیه «الله» و «الرَّسُولَ» مشخص است، اما مضمون حقیقی «وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»؛ کیست که برابر با الله و رسول در نظر گرفته شده است؟ معنی این جمله را از نظر لغوی متوجه می‌شویم، یعنی جمیع کسانی که در راس امور و از جنس خود ما هستند. اما برای حصول اطمینان از آن باید به پیامبر(ص) مراجعه کنیم. قرآن ایشان را معرفی می‌کند تا آیات را برای مردم تبیین کنند: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»؛ « بر تو نيز قرآن را نازل كرديم تا آنچه را براى مردم نازل شده است برايشان بيان كنى»؛ (آیه ۴۴، سوره نحل).

 

این استاد حوزه و دانشگاه، اظهار کرد: بنا به اتفاق نظر مفسّران و متکلمان شیعه، آنچه پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) طبق «آیه تبلیغ»، مأمور به ابلاغ آن شده‌‌اند، مسأله امامت، ولایت و نصب امام علی(علیه السلام) بر این منصب الهی است. طبق این نظر، تشریع امامت و ابلاغ آن به مؤمنان، معادل با رسالت پیامبر گرامی(ص) است؛ به‌‌گونه‌‌ای که عدم ابلاغ این امر خطیر، از منظر خداوند بزرگ به منزله ناتمام ماندن رسالت و در نتیجه، عدم ابلاغ رسالت دانسته شده است. (بنگرید به: کلانتری، ولایت فقیه پرسشها و پاسخها، ص ۶۶).

وی ادامه داد: از آنجاییکه آیه ۶۷ سوره مائده، خود از امر مهمی که پیامبر(ص) مأمور به ابلاغ آن شده، با صراحت سخن نگفته است، مطمئن‌‌ترین راه برای شناخت آن امر مهم این است که به پیامبر اکرم(ص) و اقدامی که آن حضرت پس از نزول این آیه انجام داده است و یا به سخنانی که آن حضرت در توضیح این امر فرموده‌‌اند مراجعه شود. دقت در متن روایات بسیاری که به تشریح امر یاد شده پرداخته و در منابع شیعه و سنی به‌‌گونه‌‌ای گسترده  نقل شده است، جای هیچ‌‌گونه تردیدی در اینکه آن امر، اعلام امامت و ولایت امام علی(ع) پس از پیامبر(ص) است، باقی نمی‌‌گذارد.

 

تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی علیهماالسلام، در ادامه به بررسی چند روایت پیرامون ولایت و نصب امام علی علیه السلام بر منصب الهی امامت پرداخت:

«...عن ابن عباس وجابربن عبدالله، قالا: اَمَرَ الله محمداً (ص) اَن ینصَبَ علیاً (ع) للنّاس فیُخبِرهُم بِوِلایَتِه فتخوَّفَ رسولُ الله (ص) اَن یقولوا: حابی ابنَ عمّه وَ اَن یَطعَنُوا فی ذلک علیه فأوحَی اللهُ اِلَیهِ هذا الآیه فقامَ بِوِلایِتِه یَومَ غَدیر خُم» (طبرسی، مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۴۴). ابن عباس و جابربن عبدالله می‌‌گویند: خداوند حضرت محمد(ص) را امر فرمود تا علی(ع) را به ولایت منصوب کند و مردم را از آن آگاه سازد، پیامبر نگران بود که درباره او بگویند: به ناحق به پسر عمویش تمایل یافته، و در این خصوص بر او طعن زنند، خداوند بر پیامبر(ص) این آیه را نازل فرمود و ایشان در غدیر خم ولایت علی(ع) را اعلام کرد.

 

وی در ادامه به روایتی از کلینی، پیرامون امامت حضرت علیه علیه السلام، اشاره کرد و گفت: کلینی، حدیث بلندی را از عبدالحمید بن ابی دیلم از امام صادق(ع) نقل کرده که بخشی از آن بدینقرار است:

«... فَلَما رَجَعَ رسولُ الله (ص) من حَجِّةِ الوداع نَزَلَ عَلَیه جبرئیلٌ (ع) فَقالَ: «یا ایها الرّسول بَلّغ ما اُنزِلَ ...»، فنادَی للنّاسَ فَاجَتَمعُوا وَ اَمَرَ بِسَمراتِ فَقُمَّ شَوکَهُنَّ، ثمَّ قالَ: [یا] ایُّها الناسُ مَن وَلیُّکُم وَ اولی بِکُم مِن اَنفُسِکُم؟ فَقالوا: الله وَ رسوله، فَقال: مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلی مولاه، اللّهمَ والٍ من والاه وَ عادِ مَن عاداه ... »؛ «آن گاه که رسول خدا از حجة الوداع بازگشت، جبرئیل بر او نازل شد و گفت: «ای رسول آنچه از ناحیه پروردگارت بر تو نازل شده است را ابلاغ کن ...»، پیامبر از مردم خواست تا گِرد آمدند و دستور داد تا خارها را از زمین برچینند، سپس فرمود: ای مردم ولیّ شما و سزاوارتر از خودتان به شما کیست؟ گفتند: خدا و رسولش. سپس فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست. خدایا دوست بدار دوستان او را و دشمن بدار دشمنان او را»؛ (کلینی، اصول کافی، ج۲، صص ۵۸ و ۵۹).

 

دکتر کلانتری اظهار کرد: این روایات دارای بار معنایی دقیق است، چه کسی از شما بر خود شما مقدم‌تر است، دوست که اینگونه نیست؛ فقط ولی خدا هست که بر انسان مقدم‌تر است، دوست فقط می‌تواند مشاور خوبی باشد اما نظر او مقدم بر نظر خود انسان نیست زیرا در دنیا و آخرت خود انسان است که باید پاسخگو باشد. در یک جایی نظری بر نظر ما حجت است، حتی راجع به مسائل شخصی ما، و آن نظر ولی خدا است. این روایت کلینی، روایت متواتر می‌باشد و بسیار در کتب شیعه و سنی تکرار شده است و صدور آن از سمت معصوم(ع) قطعی است و کسی نمی‌تواند در آن تشکیک کند. طبق نوشته علامه امینی در الغدیر این روایت را فقط صد و ده نفر از صحابه پیامبر(ص) از شهرهای مختلف که در حَجَّةُ الوَداع حضور داشته‌اند نقل کرده‌اند. حاکم نیشابوری از علمای بزرگ اهل‌سنت در کتاب «المستدرک علی الصحیحین» که تکمله صحیح بخاری و صحیح مسلم است، این روایت را نقل می‌کند. ده‌ها نفر از علمای اهل سنت این روایت را بیان کرده‌اند. از جمله محمد رشید رضا در المنار بیان می‌کند که جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ»، قطعاً از زبان خود پیامبر(ص) بیان شده است.

 

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، گفت: در تاریخ اسلام، زمانی که صحبت از ولایت حضرت امیر المومنین علیه السلام مطرح شد همین باعث ایجاد اختلاف گردید، زیرا کافران می‌گفتند عصر پیامبر(ص) یک مشکلی است که پیش آمده و پس از رحلت ایشان تمام می‌شود و بعد خودشان برای جانشینی تصمیم می‌گیرند، بنابراین نمی‌توانستند ولایت حضرت علی علیه السلام را بپذیرند. مرحوم دکتر آینه‌وند در کتاب «تاریخ سیاسی اسلام»، بیان می‌کند قبل از رحلت پیامبر(ص) پنج گروه و جناح در این حوزه فعال بودند تا بعد از رحلت پیامبر(ص) هر کدام به یک شکلی فرد دیگری را به جانشینی برگزینند. احزاب سیاسی مدینه خیلی نقشه کشیده بودند ولی این آیه شریفه به یکباره همه نقشه‌های آنها را بر هم می‌ریزد. درست است که بعد از رحلت پیامبر(ص) جمع کثیری به سمت دیگری رفتند، ولی همین آیه، اسلام ناب را حفظ کرد یعنی در بستر تاریخ این آیه شریفه و تبیین‌های پیامبر(ص) باعث شد که آن خط ناب و چشمه زلال اسلام در بستر تاریخ تا به امروز جریان پیدا کند و روزبه روز هم خروشان‌تر بشود.

 

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در ادامه به روایت دیگری از کلینی در این خصوص اشاره کرد:

«... عن الفضیل یسار عن ابی جعفر(ع) فی قول الله: «یا اهل الکتاب لَستُم عَلی شَیئیِ حتّی تقیموا التوریه و الأِنجیل و ما اُنزِل اِلیکم مِن ربّکم»؛ «بگو: اى اهل كتاب، شما هيچ نيستيد، تا آنگاه كه تورات و انجيل و آنچه را از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده است، بر پاى داريد»؛ ( سوره مائده، آیه ۶۸). قال: هی الولایه، و هو فی قول الله تعالی: «یا ایها الرسول بَلِّغ ما اُنزل الیک مِن ربّکَ و اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رسالته»، قال: هِیَ الوِلایه» (صفارقمی، بصائرالدرجات الکبری، ص۵۳۵ و ۵۳۶).

 

تولیت حرم مطهر، در پایان با بیان اینکه برای استمرار دین خدا، هیچ راهی جز ولایت وجود ندارد، گفت: روایات بسیار دیگری در همین موضوع در منابع روایی وجود دارد که به تناسب مباحث آینده مورد تبیین و بررسی قرار می‌‌گیرند.

 

شایان ذکر است در ادامه نشست امروز، حجت الاسلام والمسلمین دکتر کلانتری، پاسخگوی سوالات حاضران در جلسه بودند. هم‌اکنون این سوالات و پاسخ های تولیت حرم مطهر، در فایل صوتی جلسه، در سایت حرم مطهر قابل استماع است.

سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه»، پنجشنبه‌ها از ساعت ۸ صبح در سالن شهید آیت الله دستغیب برگزار و به صورت زنده از کانال آپارات به نشانی aparat.com/shahecheragh/live پخش می‌گردد. همچنین متن سخنان تولیت حرم مطهر و  فایل های صوتی و تصویری کامل جلسات به همراه پرسش و پاسخ ها در بخش ویژه سلسله مباحث ولایت فقیه در پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس حضرت شاهچراغ علیه السلام، به نشانی shahecheragh.ir/velayat قابل دریافت است.

علاقه‌مندان با عضویت در کانال ایتای eitaa.com/shahecheragh_velayat می‌توانند اطلاعیه ها و اخبار هر جلسه را مطالعه فرمایند.

از عموم مردم، به‌ویژه دانشجویان دانشگاه‌ها و طلاب حوزه های علمیه برای شرکت در این جلسات، دعوت به‌عمل می‌آید.


نظرات کاربران

1
  ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
کد امنیتی:

200 کاراکتر


گزارش های تصویری


جست و جو در سایت