نشست تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی علیهماالسلام، با جمعی از روحانیون و فضلاء، با موضوع بررسی رئوس و سرفصلهای پیام مقام معظم رهبری(دام ظله) به همایش «یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه علمیه قم»، در فضایی صمیمانه در شبستان امام خمینی(رحمت الله علیه) حرم مطهر برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس، دکتر کلانتری در ابتدای این نشست، اظهار کرد: پیام مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به همایش «یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه علمیه قم»، در ۱۷ اردیبهشتماه سال جاری، آنقدر مهم بود که حضرت آقا بعضی از جلسات خود را به تاخیر انداختند تا این بیانیه تکمیل و اعلام گردد؛ از روزها قبل ایشان از بسیاری از افرادی که در این زمینه دغدغهمند بودند، نظر گرفتند و مطالب مختلف به دست ایشان رسید و معظم لَه با اشراف کامل بر مسائل گوناگون و مطالعه همه ابعاد موضوع، این پیام را منتشر کردند.
وی ادامه داد: قبل از ایشان، حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه)، مطلبی در مورد روحانیت اظهار داشته بودند که به منشور روحانیت مشهور شد؛ که یک پیام بسیار مهم با سبقه عرفانی میباشد و لازم است که همیشه آن را در ذهن داشته باشیم. حضرت امام(قدس سره) این پیام بسیار امیدبخش را در سال ۶۷ منتشر کردند و در آن به زیبایی، جایگاه روحانیت و فقاهت را ترسیم نمودند. این پیام، یک قوت قلب برای روحانیون و حوزویها و یک نقطه عطف بسیار تاثیرگذار در آن مقطع زمانی بود که حوزه و روحانیت در معرض امواج تهمتها و هجمه های ناجوانمردانه قرار داشت.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، تصریح کرد: با گذشت بیش از ۳۰ سال از بیانات امام راحل(قدس سره)، لازم بود که یک پیام جدید و مسرتبخش دیگری از سوی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) برای روحانیونی که تازه به حوزه وارد شدهاند صادر شود که برای آنها هم امیدبخش باشد و هم هجمههای گستردهای که علیه حوزه و روحانیت شکل گرفته است، به نوعی خنثی گردد.
استاد دانشگاه تهران، در ادامه به بیان تفاوت پیام امام خامنه ای(دام ظله) با پیام امام خمینی(رحمت الله علیه)، پرداخت و گفت: امام(رحمت الله علیه) در منشور روحانیت، از یک ادبیات کاملا عرفانی و احساسی استفاده میکنند و یک دفاع همه جانبه از علمای فقه شیعه دارند؛ آنجا که حضرت امام(رحمت الله علیه) فرمودند که: «دفاع از اسلام و حزب الله، اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است. ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با امریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد». این گوشه ای از پیام منشور روحانیت حضرت امام(ره) است که بیشتر وجهه دفاع، عرفان، معنویت و تبیین جایگاه حوزه، فقها و فقه شیعه در جهان اسلام را دارد.
تولیت آستان مقدس، ادامه داد: سبقه پیام مقام معظم رهبری(مدظله العالی) که چندین بار به پیام امام خمینی(رحمت الله علیه) نیز اشاره میکنند، بیشتر نگاه به حوزهای است که امروز جهان به آن نیاز دارد، و معظم لَه قصد دارند که آن را تشریح کنند، اینکه حوزه امروز در کجا قرار دارد، هدف آن چیست و قرار است به کجا برسد و چه عرصههایی را باید پوشش بدهد؟ در این زمینه حضرت آقا، پنج عرصه مهم را بیان میکنند. تصور ما از حوزه به جایی رسیده بود که حوزه فقط یعنی تدریس، ولی معظم لَه بیان میکنند که تدریس فقط یک گوشه کوچک از کارهای حوزه مترقی شیعه میباشد، بحث تربیتی از وظایف اصلی حوزه میباشد، بحث نظامسازی در همه عرصههای مورد نیاز بشر، بسیار مهم است، زمانی که ما ادعا میکنیم اسلام ناب پاسخگوی همه نیازهای بشر تا پایان عمر دنیا میباشد، پس باید دهها نظام ساخته و تعریف شود تا این حرف به اثبات برسد، در این زمینه باید کار صورت بگیرد و به عرصه حکمرانی نیز وارد شود تا بتوانیم این ادعا را به اثبات برسانیم، که واقعاً این کارها تا به حال صورت نگرفته است.
استاد دانشگاه تهران، خاطرنشان کرد: در دنیای امروز دو رویکرد بزرگ جهانی داریم؛ نخست، رویکرد لیبرالیسم غربی که برای همه عرصههای خاص، هم نظامات مخصوص تعریف نموده و هم نرمافزارهای ویژه آن را تهیه کرده و در این زمینه بسیار تکمیل شده است، یعنی در دین لیبرالیسم، با اینکه در ابتدا ادعا کردند که با دین هیچ رابطهای ندارند ولی در ادامه به یک مکتب و دین تبدیل شد و خود نویسندگان غربی نیز به آن اعتراف کردند، این دین ساخته دست بشر، برای همه نیازهای آن، نظام خاصی تعریف شده است، بهترین فلاسفه و دانشمندان غربی در طول ۲۰۰ سال گذشته گرد هم جمع شدند و تولید فکر و اندیشه کردند، لذا زمانی که به عرصهای مانند حقوق یا اقتصاد آنها مراجعه میکنیم، متوجه میشویم که در این زمینه نظامات خاصی تعریف کردهاند که هیچ ارتباطی با وحی آسمانی و دین قدسی ندارد و همه جا آنها را رعایت کردهاند، که همه مبتنی بر سکولاریسم، یعنی جدا از ادیان آسمانی هستند.
وی ادامه داد: زمانی که لیبرالیسم در حال شکلگیری بود، جهان هم به سمت مادیشدن در حرکت بود و متفکران غربی با صدای بلند اعلام کردند که بشر نیازی به دین ندارد و آنرا باید از عرصه بشری حذف کرد و همه مسائل مربوط به بشریت را در همه زمینهها، منهای دین تعریف کردند و یک دین دنیایی و مادی صرف را بنیان گذاشتند، که در مقابل آن کمونیسم ساخته شد که آن هم ماده صرف بود. همه اینها در اروپا تولید شده است و دستساخته فلاسفه انگلیس، آلمان و فرانسه است. در انقلاب اسلامی، ما صد درصد مخالف آن را اعلام کردیم، یعنی اسلام ناب که معتقد به تمسک به کتاب و عترت میباشد، اسلام ناب یعنی اسلام پابرهنگان جهان که امام خمینی(رحمت الله علیه) این تعبیر را به کار بردند که بر اساس مکتب اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام میباشد. این اسلام، هم پاسخگوی دنیا و هم پاسخگویی آخرت انسان میباشد، یعنی دین و دنیا را در کنار یکدیگر بیان میکند، اسلامی که در آن سیاست و دیانت با یکدیگر گره خورده است؛ بعد از انقلاب یک ساختار اسلامی بر اساس اسلام ناب تشکیل شد و این اولین ضربه مهلک به لیبرالیسم غربی بود.
دکتر کلانتری با اشاره به نقش علمای شیراز در شکلگیری انقلاب اسلامی، گفت: تعدادی از انسانهای دقیق و آینده نگر، بدون سر و صدا و به دور از حاشیه در این زمینه کار و نظامات اسلامی را بیان و تعریف کردند و این یکی از خصلتهای علمای شیراز است، نمونه آن میرزای شیرازی که چه کارهایی عظیمی در دنیا انجام دادند و به نوعی کار ایشان شروع و جرقه انقلاب اسلامی ایران بوده است. آیت الله سید نورالدین حسینی الهاشمی، آیت الله شهید دستغیب، آیت الله حائری شیرازی و ... که همه آنها در یک حوزه خاص، مکتبدار و شاخص هستند. ما بر اساس اسلام ناب، نظام تشکیل دادیم، یعنی یک ساختار سیاسی که یک فقیه جامع شرایط به نیابت از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در رأس نظام باشد به وجود آمد، ولی متاسفانه خیلی کم یا اصلاً به بعضی از این نظامها پرداخته نشد.
وی ادامه داد: آقای بازرگان در همان ابتدا گفت که بعد از پیروزی انقلاب، لازم است هر کس به سمت کار خود برود، ما خودمان حکومت را اداره میکنیم، اما امام خمینی(رحمت الله علیه) فرمودند که انقلاب تمام نشده است و هنوز ادامه دارد. ما باید یک کار اصلی در این زمینه انجام میدادیم و آن اینکه نظامها را در حوزههای مختلف مشخص و مکتوب میکردیم. به عنوان مثال در حوزه امور مالی باید نظامهای خاصی در حوزه بانکداری اسلامی داشته باشیم و در این زمینه نرمافزارهای لازم را تولید کنیم، یعنی تعاملات فقهی دقیق همه جانبه که بعد آنها به بخشی از ساختار اداره جامعه اسلامی تبدیل شود، که این کار اتفاق نیفتاده است و چقدر اختلاف وجود دارد بین بانکداری حال حاضر و بانکداری اسلامی. یا به عنوان مثال در حوزه تعلیم و تربیت، بعد از گذشت ۳۰ سال از انقلاب اسلامی ایران، تازه سند ۲۰۳۰ در دستور کار قرار میگیرد، نظام ما اسلامی است و مدعی هستیم که اسلام اداره کننده انسان از بدو تولد تا لحظه مرگ بشر، برای او برنامه دارد ولیکن ما در جامعه خود برای تربیت فرزندانمان باید از غرب برنامه بگیریم! آنهم نسخه و برنامهای که در مکتب مادی لیبرالیسم، نوشته و طراحی شده است. در حوزه فرهنگ، سبک زندگی و ... ما تا به حال هیچ کار جدی انجام ندادهایم، در جامعه اسلامی، ما ظاهر و پوسته را یک طور و باطن آن را طور دیگری طراحی کردهایم که با آن کاملاً مخالف است و یا اینکه دیگران برای ما طراحی کرده اند و ما فقط مصرفکننده آن هستیم.
تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی علیهماالسلام، گفت: بحث نظام سیاسی که حضرت آقا میفرمایند بر عهده حوزه میباشد، بر اساس یک واقعیت است، ذرهای شک در آن وجود ندارد که هیچکس به جز حوزه البته با کمک دانشگاهی که میتواند مسائل را دقیق رصد کند و تحویل متخصص دین دهد تا بتواند بر اساس آنها برای جامعه بشریت تولید محتوا کنند؛ در این امر مهم، توانمند نیست. همچنین در بحث تمدن سازی این انقلاب که یک ساختاری سیاسی است و تبدیل آن به یک تمدن اسلامی خالص با نظامات مشخص و مدوّن، حوزه باید نقش خود را بهخوبی ایفا کند.
وی اظهار کرد: مع الاسف، برخی افراد، خلاف بیانیه رهبری معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی) موضع گرفتند، بعضی از نظرات مخالف آنها این است که اصلاً حوزه نباید سیاسی باشد، قبلا هم این را شنیده بودیم که بعضی از افراد سرشناس گفته بودند حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی(از مجتهدان و مراجع تقلید شیعه و بنیانگذار حوزه علمیه قم) حوزه را از سیاست دور نگه داشتند، که حقیقتاً این یک کذب محض میباشد، اصلاً تاسیس حوزه توسط ایشان موضوعی سیاسی و برای نشان دادن قدرت اسلام بوده است. در همان بدو تاسیس حوزه، افراد سرشناسی از عراق به قم تبعید شدند؛ مانند حاج شیخ نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی و ... که مرجع تقلید بودند و درس خارج خود را در این حوزه شروع کردند، که بعد از گذشت یک سال و نیم از تدریس آنها در قم، رضاخان به دیدار آنها رفت و آنان را تکریم کرد و به دولت عراق تذکر داد که اگه قرار باشد با علما اینگونه برخورد شود ما این شیوه برخورد را تحمل نمیکنیم، حتی زمانی که آنها به عراق برگشتند، رضاخان یک هیأت بلندپایه را به همراه آنان فرستاد و تا پایان عمر حاج شیخ نائینی بین ایشان و رضاخان نامه رد و بدل میشد و حتی ایشان یک انگشتری برای رضاخان هدیه فرستادند. رضا خان قبل از دیدار با این بزرگان به دنبال جمهوری بوده است و جمهوریخواه بود، که مرحوم مدرس با آن مخالفت میکرد. بعد از دیدار با این بزرگان، رضا خان بیانیه صادر کرد که از جمهوریخواهی انصراف داده است.
استاد دانشگاه تهران، در پایان اظهار کرد: حوزه از ابتدا با سیاست شکل گرفته است، مگر میشود گفت که حوزه از سیاست جدا است، اصلاً چنین چیزی امکان پذیر نمیباشد که در جامعه، چیزی جنبه سیاسی نداشته باشد. بعد از بیانیه حضرت آقا، بعضیها اینگونه موضع گرفتند و مخالفت کردند که اصلاً حوزه نباید در مسائل سیاسی ورود کند، پس کار آن چیست؟ به عنوان مثال کسی که برای نماز جماعت شرکت میکند همان اجتماعی که جمع میشوند یک موضوع سیاسی میباشد، یک پیام و حرف سیاسی و اجتماعی برای جامعه دارد، پس میشود که حوزه در مسائل سیاسی ورود پیدا نکند؟! برپایی نماز جمعه و پیادهروی اربعین و... جنبههای سیاسی دارند؛ باید این مسائل را تبیین کنیم. با مطالعه دقیق تاریخ سیاسی معاصر و تبیین آن، که هم برای خود کسانی که در حوزه مشغول به کار میشوند و هم برای جامعه با توجه به وسوسهای که دشمن ایجاد میکند و در جامعه اثرگذار میباشد، مفید است.