* قدرت شکلگرفته پیرامون اصل ولایت از قدرت تسلیحات نظامی، بالاتر و کارآمدتر است.
* آن چیزی که دشمن را زمین میزند، ولایتمداری و تبعیت امّت از امام است.
* همهی اصول و فروع در یک جامعه مبتنی بر اسلام ناب، بر اساس ولایت شکل میگیرد و معنا پیدا میکند.
* در دوران دفاع مقدس تمام دنیا علیه جمهوری اسلامی ایران جمع شده بودند، اما امام و امّتِ امام بودند که توانستند جنگافروزان را مغلوب کنند و پیروز شوند. در جنگ ۱۲ روزه نیز حقیقتاً انسجام شکلگرفته حول ولی فقیه بود که موجب پیروزی و سربلندی ملت جمهوری اسلامی ایران شد.
امروز پنجشنبه، ۱۹ تیر ۱۴۰۴، حجت الاسلام و المسلمین دکتر ابراهیم کلانتری، تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی علیهماالسلام، در صد و دومین جلسه جهاد تبیین که در شبستان امام خمینی(قدس سره) حرم مطهر برگزار شد، به تبیین ابعاد دیگری از جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی آمریکایی علیه ایران اسلامی، پرداخت.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس، دکتر کلانتری در ابتدای این جلسه ضمن تسلیت ایام سوگواری محرم الحرام گفت: تحلیل و تبیین در مورد جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، یک بحث جهانی است و در سرتاسر دنیا نظریهپردازان و تحلیلگران در حال بررسی ابعاد مختلف آن هستند و حتی راجع به آینده این رخداد نیز به مناظره و گفتگو پرداختهاند. به دلیل اهمیت موضوع و در ادامهی سه جلسه پیشین، نشست امروز نیز به واکاوی ابعاد دیگری از این جنگ تحمیلی، اختصاص دارد.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، «انسجام ملی ایرانیان، حول ولی امر مسلمین» را یکی از مهمترین دستآوردهای جنگ ۱۲ روزه دانست و گفت: در کشور ما این وحدت و انسجام شکلگرفته حول ولی امر مسلمین در سه مقطع زمانی در نیم قرن اخیر رخ داده که کم نظیر میباشد، نخست: در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، دوم: در زمان جنگ تحمیلی ۸ ساله رژیم صدام، و دیگری در همین جنگ ۱۲ روزه و هجمه شیطانی رژیم صهیونی آمریکایی به ایران اسلامی. تاکنون هرگاه این انسجام شکل گرفته، در نهایت به پیروزی ملت ایران ختم شده و این خود بالاترین قدرت یک کشور است.
وی خاطرنشان کرد: قدرت شکلگرفته پیرامون اصل ولایت از قدرت تسلیحات نظامی، بالاتر و کارآمدتر است. بمبافکن، موشک و ... زمانی که انسجام و اتحاد یک ملت از بین رفته باشد کار میکنند، ولی زمانی که اتحاد الهی در بین یک ملت شکل بگیرد تاثیرات این تسلیحات نظامی از بین میرود و حرف اول و آخر را انسجام و اتحاد الهی بیان میکند.
استاد دانشگاه تهران در ادامه به اصل و پایه بودن «ولایت» در جامعه اشاره کرد و گفت: همهی اصول و فروع در یک جامعه مبتنی بر اسلام ناب، بر اساس ولایت شکل میگیرد و معنا پیدا میکند. تمام اعمال دینی و شریعت زمانی مفهوم پیدا میکند که نخست امام را شناخته باشیم و اصل ولایت شکل گرفته باشد. پیشتر به این اصل و اساس در جلسات ولایت فقیه اشاره کردهایم که از چه جایگاه والایی برخوردار است، چراکه مغز متفکری که این اعمال را کنار یکدیگر جای میدهد و به آنها ترتیب و نظم میدهد ولی خدا است، یعنی به دلالت و هدایت ولی است که نماز و سایر اعمال انسان معنا و مفهوم پیدا میکند، بدون حضور و شناخت ولی هیچکدام از اعمال انسان حتی طواف خانه خدا معنا و مفهومی ندارد.
تولیت آستان مقدس، در ادامه، مناظره هشام بن حکم و عمرو بن عبید که به اهمیت و لزوم حضور امام و رهبر در جامعه اشاره دارد را ذکر کرد:
«جمعى از اصحاب امام صادق عليه السلام، از جمله: حُمران بن اَعيَن و محمّد بن نُعمان و هِشام بن سالم و طيّار، خدمت امام صادق(ع) بودند و جمع ديگرى نيز حضور داشتند و هشام بن حكم - كه جوان بود - در ميان آنان حضور داشت. امام صادق (ع) خطاب به او فرمود: «اى هشام! به من گزارش نمىدهى كه با عمرو بن عُبَيد، چه كردى و از او چه پرسيدى؟
هشام گفت: اى فرزند پيامبر خدا، هيبت شما مرا مىگيرد و از شما شرم دارم و زبانم در برابرتان بند مىآيد،
امام صادق (ع) فرمود: «وقتى به شما دستورى مىدهم، اجرا كنيد».
هشام گفت: از وضعيت عمرو بن عبيد و مجلس درس او در مسجد بصره، خبردار شدم. اين امر، بر من گران آمد و به سوى او رهسپار شدم و روز جمعه به بصره رسيدم و به مسجد بصره رفتم. ديدم جمع بسيارى بر گرد عمرو بن عبيد حلقه زدهاند و او جامه پشمىِ سياهى به خود پیچیده و ردايى به تن داشت و مردم از وى پرسش مىكردند. من از مردم، راه خواستم. برايم راه باز كردند و من رفتم و در انتهاى جمعيت، دو زانو نشستم. آنگاه گفتم: اى مرد دانشمند! من مردى غريبم. اجازه مىدهى سؤالى بپرسم؟
گفت: آرى، گفتم: تو چشم دارى؟
گفت: پسرم! اين چه سؤالى است؟ چيزى را كه مىبينى، چگونه در بارهاش مىپرسى؟ گفتم: سؤال من، همينگونه است.
گفت: بپرس، پسرم! هر چند پُرسشت احمقانه است. گفتم: پاسخ سؤالم را بده. گفت: بپرس.
گفتم: آيا چشم دارى؟
گفت: آرى.
گفتم: با آن، چه مىكنى؟
گفت: با آن، رنگها و اشخاص را مىبينم.
گفتم: آيا بينى دارى؟
گفت: آرى.
گفتم: با آن، چه مىكنى؟
گفت: با آن، بوها را استشمام مىكنم.
گفتم: آيا دهان دارى؟
گفت: آرى.
گفتم: با آن، چه مىكنى؟
گفت: با آن، مزهها را مىچشم.
گفتم: آيا گوش دارى؟
گفت: آرى.
گفتم: با آن، چه مىكنى؟
گفت: با آن، صدا را مىشنوم.
گفتم: آيا قلب دارى؟
گفت: آرى.
گفتم: با آن، چه مىكنى؟
گفت: به وسيله آن، آنچه را بر اين اندامها و حواس، وارد مىشود، تمييز مىدهم.
گفتم: آيا با وجود اين اندامها، از قلب، بىنيازى نيست؟
گفت: نه.
گفتم: چگونه نه، در حالى كه اين اندامها صحيح و سالم هستند؟
(توضیح: اینجا مقصود از قلب، نه قلب مادی انسان؛ بلکه مراد، مفهوم قرآنی آن است، یعنی قدرت تشخیص و تدبیر که میتواند حق را از باطل و راه را از بی راهه تشخیص دهد. به عنوان مثال: «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»)
گفت: پسرم! اين اندامها هر گاه در چيزى كه بوييده يا ديده يا چشيده و يا شنيدهاند، شك كنند، آن را به قلب، ارجاع مىدهند و قلب، يقين حاصل مىكند و شك را از بين مىبرد. (توضیح: این یعنی تنظیمگری و حکمرانی قلب)
به او گفتم: پس خداوند، قلب را در حقيقت، براى [رفع] شكّ اندامها گذاشته است؟
گفت: آرى.
گفتم: پس وجود قلب، لازم است وگرنه، اندامها به يقين نمىرسند؟
گفت: آرى.
به او گفتم: اى ابو مروان! پس خداوند - تبارك و تعالى - كه اندامهاى تو را به حال خود رها نكرده - بلكه براى آنها پيشوايى قرار داده است تا بر دريافتهاى صحيحِ آنها صحّه بگذارد و به آنچه در آن شك شده است، يقين كند - [آيا] اين همه مخلوق را در سرگردانى و شك و اختلاف، رها مىسازد و برايشان پيشوايى كه شك و سرگردانىشان را به او ارجاع دهند، قرار نمىدهد، در صورتى كه براى اندامهاى تو، پيشوايى قرار داده است تا سرگردانى و شكّ خود را به او ارجاع دهى؟
عمرو، خاموش ماند و چيزى به من نگفت. سپس رو به من كرد و گفت: تو هشام بن حَكَمى؟
گفتم: خير. گفت: از همنشينان اويى؟ گفتم: خير. گفت: پس اهل كجايى؟ گفتم: از اهالى كوفه.
گفت: پس تو، خود او هستى!
آنگاه، مرا در آغوش كشيد و به جاى خود نشانيد و خودش از جايش برخاست و تا زمانى كه من نشسته بودم، ديگر سخنى نگفت.
وقتى سخن هشام به اين جا رسيد، امام صادق(ع) خنديد و فرمود: «اى هشام! اين مطالب را چه كسى به تو آموخته است؟
هشام گفت: مطالبى است كه از خود شما آموخته بودم و آنها را به هم ربط دادم.
امام فرمود: «به خدا سوگند كه اين مطلب، در كتابهاى ابراهيم(ع) و موسى(ع) آمده است».
(الكافى: ج ۱ ص ۱۶۹ ح ۳).
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه بحث «پیشوایی امام در بین امّت»، فقط اختصاص به عصر پیامبر(صلوات الله علیه) و اهل بیت(علیهم السلام) ندارد، گفت: «پیشوایی امام در بین امّت» در همیشه تاریخ وجود داشته و خواهد داشت. یعنی از زمانی که خداوند حضرت آدم(ع) را آفریده تا روزی که آخرین انسان بر روی کره خاکی است، باید یک امام و پیشوا در جامعه حضور داشته باشد، حضرت آدم(ع) خود اولین امام هستند.
وی ادامه داد: کتاب «کافی» اولین و معتبرترین کتاب روایی شیعه میباشد که دارای چندین باب است که شیخ کلینی روایتهای زیادی در آن آورده است، از جمله: «لَوْ كَانَ اَلنَّاسُ رَجُلَيْنِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا اَلْإِمَامَ وَ قَالَ إِنَّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ اَلْإِمَامُ»؛ «اگر مردم زمين تنها دو كس باشند، يكي از آن دو امامست و فرمود: آخرين كسي كه بميرد امامست». یعنی هیچگاه جهان بدون امام نمیتواند باشد.
استاد دانشگاه تهران، در ادامه به شرایط زمان غیبت و جانشین امام در این عصر اشاره کرد و گفت: اگر به امام و پیشوا دسترسی نبود، اهلبیت(علیهم السلام) راه را به ما نشان دادهاند و آن اینکه باید به فقیه جامع شرایط یعنی عادل، زمانشنان، مدیر و مدبر مراجعه شود، زیرا ایشان جانشین و نائب امام هستند و امّت را شکل میدهند. انسجامی که در زمان انقلاب اسلامی در ایران پیش آمده کم نظیر میباشد و قبل از آن وجود نداشته است. مردم، حول محور ولی فقیه یعنی حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) جمع شدند زیرا که ایشان آگاهترین فرد به زمانخود، شجاع، مدیر و مدبرترین بودند و یک امّت برگزیده شکل گرفت. این حرکت مردم ایران آنقدر در جهان عظمت دارد که حتی آنهایی که در کاخ سفید حضور داشتند از ابهت انقلاب اسلامی، هراس داشتند و زمانی که شاه قصد داشت به آنها پناه ببرد، در پذیرش او تردید کردند با اینکه شاه غلام حلقه به گوش آنها بود.
دکتر کلانتری اظهارکرد: در دوران دفاع مقدس تمام دنیا علیه جمهوری اسلامی ایران جمع شده بودند، اما امام و امّت امام بودند که توانستند جنگافروزان را مغلوب کنند و پیروز شوند. در جنگ ۱۲ روزه نیز حقیقتاً انسجام شکلگرفته حول ولی فقیه بود که موجب پیروزی و سربلندی ملت جمهوری اسلامی ایران شد. در این زمان حتی افرادی که منتقد بودند پی بردند که ولایت فقیه، اصل و محور است و به این سمت گرویدند و نتیجه آن پیروزی امت اسلامی شد. آن چیزی که دشمن را زمین میزند همین وحدت امت با امام است یعنی تبعیت امت از امام و ولایتمداری امت اسلام با ولی الهی خود میباشد. هیچگاه در تاریخ چند هزار ساله کشور چنین انسجام معناداری که پیروزی را نصب العین ملت خود قرار بدهد، وجود نداشته است.
دکتر کلانتری تصریح کرد: این جنگ به ما نشان داد که آمریکا و کل غرب، دشمنان قسم خورده این مرز و بوم هستند. غربیها آنقدر دولتهای خبیثی هستند که حتی لفظی هم این تجاوز به کشور ما را محکوم نکردند و حتی بیان کردند که باید ایران محکوم بشود! تاجایی که صدراعظم آلمان، چندی پیش گفت که از نظر قانون بین الملل، اسرائیل این حق را داشته است که به ایران حمله کند! کشورهای غربی هرجا که به سود خودشان باشد، قانون بین المللی را تغییر میدهند.
شایان ذکر است، در ادامه این نشست جناب آقای رحیمی، از تحلیلگران مسائل سیاسی، به بررسی و بیان نکاتی پیرامون جنگ 12 روزه پرداختند. فایل صوتی سخنان ایشان، به همراه فایل صوتی سخنان تولیت آستان مقدس، در بخش ویژه سلسله مباحث ولایت فقیه در پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس حضرت شاهچراغ علیه السلام، به نشانی shahecheragh.ir/velayat قابل دریافت است.
سلسله مباحث «جهاد تبیین» با موضوع محوری «ولایت فقیه» و همچنین سایر موضوعات سیاسی- اجتماعی، پنجشنبهها از ساعت ۸ صبح در حرم مطهر برگزار و به صورت زنده از کانال آپارات به نشانی aparat.com/shahecheragh/live پخش می گردد.
علاقهمندان با عضویت در کانال ایتای eitaa.com/shahecheragh_velayat می توانند اطلاعیه ها و اخبار جلسات را مطالعه فرمایند.