سایت شاهچراغ/ مشاهده متن خبر
شماره خبر: 190965
تاریخ انتشار: 1401/05/13
در ششمین جلسه از سلسله مباحث با موضوع "ولایت فقیه"، عنوان شد؛
تولیت حرم مطهر: «ولایت» در مبحث ولایت فقیه به معنای سرپرستی اداره‌ی عمومی جامعه‌ی اسلامی، یعنی حکومت است

HyperLink

امروز پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱، ششمین جلسه از سلسله مباحث با موضوع "ولایت فقیه" با حضور حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام، در سالن شهید آیت الله دستغیب برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس، تولیت حرم مطهر در این جلسه ضمن بیان خلاصه ای از مطالب گفته شده در پنج جلسه گذشته پیرامون اقسام سه گانه ولایت، اظهار کرد: بی گمان مراد از ولایت در مبحث ولایت فقیه، ولایت بر تکوین و یا ولایت بر تشریع نمی باشد، بلکه یکی از انواع ولایت تشریعی است که بر اساس آن مسئولیت معینی در حوزه ای خاص، یعنی اداره جامعه اسلامی بر عهده ی فقیه جامع شرایط قرار می گیرد.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: بر این اساس، ولایت در مبحث ولایت فقیه حکمی از احکام شریعت اسلام است که به موجب آن در مقطع زمانی معینی یعنی در عصر غیبت،  فقیه جامع شرایط، مکلّف به سرپرستی امور عمومی جامعه اسلامی می گردد و از سوی دیگر؛ شهروندان نیز مکلّف به اطاعت از وی می شوند.  

وی گفت: حضرت امام خمینی(قدس سره)، درک روشن تری از این مفهوم در اختیار می گذارد، آنجا که در صفحه ۵۱ کتاب ولایت فقیه می فرماید"«ولایت»، یعنی حکومت و اداره ی کشور و اجرای قوانین شرع مقدس، یک وظیفه ی سنگین و مهم است؛ نه اینکه برای کسی شأن و مقام غیر عادی به وجود بیاورد و او را از حد انسان عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر،  «ولایت» مورد بحث، یعنی حکومت و اجرا و اداره، برخلاف تصوری که خیلی از افراد دارند، امتیاز نیست بلکه وظیفه ای خطیر است». " و در صفحات  ۵۲ و ۵۳ همین کتاب آمده است " «لازم است که فقها، اجتماعاً یا انفراداً برای اجرای حدود و حفظ ثغور و نظام، حکومت شرعی تشکیل دهند.  این امر اگر برای کسی امکان داشته باشد واجب عینی است؛ و گرنه واجب کفایی است. در صورتی هم که ممکن نباشد، ولایت ساقط نمی شود، زیرا از جانب خدا منصوبند.» " و در صفحه ۵۵ همین کتاب، ایشان می فرماید: «ائمه و فقهای عادل موظفند که از نظام و تشکیلات حکومتی برای اجرای احکام الهی و برقراری نظام عادلانه ی اسلام و خدمت به مردم استفاده کنند. صِرف حکومت برای آنان جز رنج و زحمت چیزی ندارد؛ منتها چه بکنند؟ مأمورند انجام وظیفه کنند. موضوع  «ولایت فقیه» مأموریت و انجام وظیفه است.» و در صحیفه نور، می فرماید "«حکومت که شعبه ای از ولایت مطلقه ی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است، یکی از احکام اولیه ی اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است»."

تولیت حرم مطهر با استناد به نظرات ذکر شده از حضرت امام (رحمت الله علیه)، ۵ نکته را نتیجه گرفت: نخست اینکه، ولایت در مبحث ولایت فقیه، به معنای حکومت و اداره ی جامعه اسلامی است. نکته دوم این که ولایت در این مبحث، حکمی از احکام شرعی الهی و مقدم بر سایر احکام فرعیه است.
وی نکته های بعدی را اینگونه بیان کرد: نکته سوم؛ بر اساس این حکم، فقیهان واجد شرایط، شرعاً مکلّف به تشکیل حکومت بر اساس فرامین و آموزه های شریعت اسلامی می باشند. نکته چهارم؛ چنین ولایتی برای فقیهان، امتیاز به شمار نمی آید، بلکه صرفاً تکلیفی الهی است که به موجب نصب الهی مکلّف به انجام آن می باشند.  
حجت الاسلام والمسلمین دکتر کلانتری در توضیح پنجمین نکته ای که می توان از سخنان رهبر فقید انقلاب اسلامی، نتیجه گرفت، اظهار کرد: چنین ولایتی ضامن اجرای احکام الهی و به جریان درآوردن دین خدا در شئون مختلف جامعه ی اسلامی و  برقراری عدالت است. شاید رمز تقدّم این حکم بر سایر احکام فرعیه ی الهیه نیز در همین نکته نهفته باشد.

وی در ادامه گفت: مقام معظم رهبری(مدظله العالی) نیز ولایت را در مبحث ولایت فقیه به معنای حکومت دانسته و در این خصوص می گویند: «در اصطلاح و عرف اسلامی، نام حکومت، «ولایت» است. ولایت، چطور حکومتی است؟ ولایت، حکومتی است که در آن، شخص حاکم با آحاد مردم دارای پیوندهای محبت‌آمیز و عاطفی و فکری و عقیدتی است. آن حکومتی که زورکی باشد؛ آن حکومتی که با کودتا همراه باشد؛ آن حکومتی که حاکم، عقاید مردمش را قبول نداشته باشد و افکار و احساسات مردمش را مورد اعتناء قرار ندهد؛ آن حکومتی که حاکم حتی در عرف خود مردم ـ مثل حکومت های امروز دنیا ـ از امکانات خاص و از برخورداری های ویژه بهره‌مند باشد و برای او، منطقه ویژه‌ای برای تمتعات دنیوی وجود داشته باشد، هیچ کدام به معنای «ولایت» نیست و ولایت، یعنی حکومتی که در آن، ارتباطات حاکم با مردم، ارتباطات فکری، عقیدتی، عاطفی، انسانی و محبت‌آمیز است؛ مردم به او متصل و پیوسته‌اند؛ به او علاقه‌مندند و او منشأ همه ی این نظام سیاسی و وظایف خود را از خدا می داند و خود را عبد و بنده خدا می انگارد».

تولیت حرم مطهر، اضافه کرد: رهبر معظم انقلاب، در جای دیگر چنین می گویند: « فلسفه سياسى اسلام در مسأله حكومت، مبتنى بر ارتباط و پيوند مستحكم ميان زمامداران و مردم است، بنابر اين هر حكومتى كه چنين ارتباطى با مردم نداشته باشد، معناى آن ولايت نيست و كسانى كه با كودتا و يا جانشينى نسبى، منهاى فضايل و معيارهاى حقيقى مطرح شده در اسلام، به قدرت برسند، حكومت آنها مفهوم ولايت را ندارد» .

حجت الاسلام و المسلمین دکتر کلانتری، تصریح کرد: براساس آنچه گذشت می توان به روشنی نتیجه گرفت که  «ولایت» در مبحث ولایت فقیه به معنای سرپرستی اداره ی عمومی جامعه ی اسلامی، یعنی حکومت، و قسمی از اقسام ولایت تشریعی است. از آنجا که اثبات ولایت تشریعی در هر حوزه ای محتاج ادلّه نقلی و عقلی می باشد، به همین سبب اندیشمندان اسلامی ادله ی عقلی و نقلی متعدّدی برای اثبات ولایت فقیه در عصر غیبت، اقامه کرده اند.

در پایان نشست امروز، تولیت حرم مطهر، پاسخگوی سوالات حاضران بود. متن سوالات شرکت کنندگان در کلاس و پاسخ های دکتر کلانتری، به شرح زیر است:

سوال ۱ و ۲ :  آیا داشتن رابطه با امام زمان (عج) جزو شرایط تصدی ولایت فقیه است؟ و سوال دیگر اینکه آیا ولی فقیه در عصر غیبت بر همه مسلمین ولایت دارد؟
پاسخ: خیر، ارتباط با امام زمان(ارواحنا فداه) جزو شرایط ولایت فقیه نیست، اما این به معنای نفی این رابطه هم نیست، می تواند وجود داشته باشد یا نداشته باشد، ما اطلاع نداریم، اما اینکه جزو شروط ولایت فقیه باشد، خیر، نیست. تاکنون هیچ کدام از فقهای ما ادعای رؤیت امام عصر(عج) را نداشته اند.
در پاسخ به سوال دوم، باید گفت در شرایطی که مرزهای جغرافیایی، کشورها را تقسیم کرده اند، چنین چیزی از نظر اجرایی و حکومتی، شدنی نیست. و هر کشور، قانون خاص خود را دارد. در کشور اسلامی ما، قوانین پس از تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان، به مرحله اجرا در می آیند. این احکام، تنها در مرزهای کشور ما قابل اجرا هستند. اما یک بخش از دستورالعمل های ولایت فقیه هست که جنبه حکومتی ندارد بلکه جنبه هدایتی دارد. که آن را مسلمانان در هر گوشه جهان می توانند عمل بکنند و همینطور هم هست.

سوال ۳ : یک جمله مشهور از امام خمینی(ره) است که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است، در جلسه امروز شما به نقل از ایشان فرمودید که حکومت، شعبه ای از ولایت مطلقه ی رسول الله است، لطفا بیشتر توضیح دهید.
پاسخ: هر دو جمله دقیقاً درست هستند. ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است و منظور همان ولایت در حوزه اداره جامعه، است، یعنی حکومت شعبه ای از ولایت مطلقه ی رسول الله(ص) است. همان ولایتی که رسول الله در اداره جامعه داشته، همان ولایت را هم فقیه جامع شرایط در عصر غیبت در اداره جامعه دارد، و در این حوزه، مبسوط الید است. در دنیای جدید هم حاکمان سایر کشورها، همگی ولایت مطلقه دارند یعنی در اداره جامعه، مبسوط الید هستند، اگرچه بسیاری به ناحق، از جمله حکمرانان غربی آتش افروز. این طور ولایت ها از اساس مورد تأیید اسلام نیست، پیرامون این موضوع در جلسات آتی توضیحات بیشتر داده خواهد شد.

سوال ۴: من قبلاً مطالبی راجع به خانه نشین شدن امام علی (ع)، خوانده بودم، نویسنده آنجا گفته بود که امام از جانب خداوند نصب می شود ولی اینکه تشکیل حکومت بدهد بستگی به پذیرش عمومی دارد که عملاً شما هم به نوعی همین نظر را دارید، سوالی که برای من پیش آمده این است که آیا پذیرش قاطبه مردم، شرط تشکیل حکومت اسلامی است یا نه ؟  
پاسخ: قطعاً اقبال و همراهی مردم شرط تشکیل حکومت اسلامی هست، اما شرط اجرای حکم خدا یا شرط ولایت نیست، امیر المومنین علیه السلام، از طرف خدا صاحب ولایت بود، ولایت مطلقه ایی که رسول اکرم(ص) داشتند، در تکوین و تشریع هم دخالت می کرد. حکومت داری هم جزو مواردی بود که خدا برای پیامبر(ع) تکلیف کرده بود، اما برای اینکه حکم خداوند در جامعه به مرحله اجرا دربیاد، نیاز به حرکت مردم است. خداوند متعال در آیه ۱۱ سوره رعد می فرماید " إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِ " یعنی خداوند حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم، حالشان را تغییر دهند. لذا نقش مردم در تشکیل حکومت اسلامی، نقش اصلی است. فقهای زمان مشروطه و فقهای قبل از حضرت امام(ره) بسیار تلاش کردند، اما نتوانستند حکومت اسلامی تشکیل دهند، حتی، توجه کنید در بستر تاریخ چقدر پیامبران الهی آمدند، اما هیج حکومتی نتوانستند تشکیل دهند، چه در عصر پیامبر(ع) و ائمه(ع) وچه در عصر غیبت، مردم نقش اصلی را در تشکیل حکومت اسلامی، بر عهده دارند، که اِن شاءالله در جلسات آینده به تفصیل در مورد آن صحبت خواهد شد.

سوال ۵) در مورد شکل و نحوه حکومت، ما در زمان صفویه یک شکلی از ولایت فقها را داشتیم به این صورت که آن ها کنار حاکم بودند که البته فقیه هم نبود و احکام اسلامی را می گفتند و پادشاهان صفویه اجرا می کردند، نظر شما در مورد این شیوه از اداره جامعه چیست؟

پاسخ: اِن شاءالله در مبحث ولایت و نظارت، این بحث مطرح می شود، اما به صورت اجمالی می توان گفت که در عصر صفویه عمدتا چیزی تحت عنوان حکومت دینی، وجود نداشته، حاکمان صفویه، اکثرا عده ای مفسد و جنایتکار بودند، که نگاهی پوششی به علما و فقها، برای سرپوش گذاشتن به مفاسد خود داشته اند. با درنظر گرفتن شرایط و مقتضیات زمان، برخی از علما از آنها دوری و برخی دیگر از فرصت های پیش آمده برای تقویت ارکان تشیع استفاده می کردند.


حضرت امام خمینی(ره) در کتاب کشف اسرار مفصل پیرامون این موضوع بحث می کنند، آنجا یکی از سوالاتی که مطرح شده این است که؛ چرا برخی فقهای شیعه همگام با سلاطین هستند؟ امام توضیح می دهد این همگام بودن به این معنا نیست که این ها منفعت اقتصادی داشتند، بلکه این به معنای فرصت شناسی بوده است، متاسفانه در طول تاریخ، علیه شیعیان آنقدر ظلم و سرکوب و خفقان بوده که اگر زمانی، روزنه ای و فرصتی محدود به دست می آمده، عالمان ربانی همچون علامه مجلسی از آن فرصت در جهت بسط و تقویت تفکر شیعی بهره می بردند.

شایان ذکر است این سلسله مباحث، پنجشنبه‌ها از ساعت ۸ صبح در سالن شهید آیت الله دستغیب حرم مطهر برگزار و همچنین به صورت زنده از کانال آپارات حرم مطهر حضرت شاهچراغ علیه السلام، پخش می گردد. از عموم علاقه‌مندان، به‌ویژه دانشجویان دانشگاه ها و طلاب حوزه های علمیه برای شرکت در این جلسات، دعوت به عمل می آید.



نظرات کاربران

1
  ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
کد امنیتی:

200 کاراکتر




گزارش های تصویری


جست و جو در سایت