سایت شاهچراغ/ مشاهده متن خبر
شماره خبر: 221781
تاریخ انتشار: 1402/8/18
در جلسه پنجاه و سوم از سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه»، بیان شد؛
دکتر کلانتری: فقیهان جامع شرایط، حجتِ امام عصر(عج) بر مردم هستند

HyperLink

امروز پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲، پنجاه و سومین جلسه از سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه» با تدریس حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام، در سالن شهید آیت الله دستغیب آستان مقدس برگزار شد.

 

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس، دکتر کلانتری در این جلسه با ذکر خلاصه ای از جلسات گذشته، به بیان نکاتی دیگر در راستای تبیین بیشتر توقیع شریف امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پاسخ به پرسش های اسحاق بن یعقوب پرداخت و گفت: در جلسه گذشته توقیع شریف امام عصر(عج) را به عنوان دومین دلیل روایی نقل و چهار نکته را در خصوص سند و محتوای آن طرح کردیم. امروز نیز به طرح چهار نکته دیگر به منظور تبیین بیشتر مفاد آن توقیع خواهیم پرداخت.

 

وی در توضیح پنجمین نکته پیرامون این توقیع شریف گفت: مسائل مطرح شده در نامه اسحاق بن یعقوب، برخی مربوط به احکام شرعیِ فرعی همچون خمس، برخی مربوط به وضعیت اشخاص به‌لحاظ فکری و اجتماعی بود. به عنوان مثال در مورد شخصی به نام ابوخطّاب که بنیان‌گذار فرقه خطّابیه بود؛ همچنین اولین گروهی که در اسلام باطنی‌گروی را پایه‌گذاری کردند و متأسفانه همچنان ادامه دارد. برخی نیز مربوط به مسائل اعتقادی همچون غیبت امام(عج) و مسائل مرتبط با آن است که در آن زمان، ذهن بسیاری از پیروان ناب اهل بیت علیهم السلام را به خود مشغول کرده بود.

 

وی ادامه داد: به نظر می‌رسد اگر فضای پرسش و پاسخ را در نظر بگیریم، حوادث واقعه یعنی همان رویدادهای سیاسی-اجتماعی که در متن جامعه رخ می‌دهد. یعنی سؤال در خصوص مسائل شرعیِ فرعی نیست. اینجا سؤال این است که در غیاب امام(عج) برای حل مسائل سیاسی-اجتماعی که در جهان شیعه رخ می‌دهد، چه باید کرد؟ در این میان سئوال از «حوادث واقعه»، سئوال از رخدادهای نوظهوری است که در بستر زمان و با تحول شرایط اجتماعی فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی رخ می نمایند که چگونگی مواجهه با آنها در گرو وجود مرجعی رسمی و مورد اعتماد و مشروع است. از سئوال اسحاق بن یعقوب و پاسخ امام (عج) اینگونه دریافت می شود که در باور شیعیان، مرجع اصلی حوادثی از این دست، شخص امام (عج) بوده است که به عنوان ولیّ امر، زمام امور اجتماعی مومنان را در دست داشته است. با غیبت امام(عج) این سئوال مطرح شده که اینک در زمان غیبت، مرجع مؤمنان در اینگونه حوادث چه کسانی می باشند؟

 

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه به بیان سخن حضرت امام(ره) پیرامون حوادث واقعه پرداخت و گفت: امام خمینی(رحمت الله علیه) در توضیح این مطلب چنین می گویند: «منظور از «حوادث واقعه»که در این روایت آمده مسایل و احکام شرعیه نیست. نویسنده نمی خواهد بپرسد درباره مسایل تازه ای که برای ما رخ می دهد چه کنیم. چون این موضوع جزء واضحات مذهب شیعه بوده است و روایات متواتره دارد که در مسایل باید به فقها رجوع کنند. در زمان ائمه(ع) هم به فقها رجوع می کردند و از آنان می پرسیدند. کسی که در زمان حضرت صاحب (سلام الله علیه) باشد و با نواب اربعه روابط داشته باشد و به حضرت نامه بنویسد و جواب دریافت کند، به این موضوع توجه دارد که در فراگرفتن مسایل به چه اشخاص باید رجوع کند. منظور از «حوادث واقعه» پیشامدهای اجتماعی و گرفتاری هایی بوده که برای مردم و مسلمین روی می داده است و به طور کلی و سربسته سئوال کرده اکنون که دست ما به شما نمی رسد، در پیشامدهای اجتماعی باید چه کنیم، وظیفه چیست؟»( ولایت فقیه، صص۷۹و۸۰) .

 

تولیت حرم مطهر ادامه داد: همچنین شیخ انصاری در خصوص چیستی «حوادث واقعه» می گوید: «إن المراد بالحوادث ظاهرا مطلق الأمور التي لا بدّ من الرجوع فيها عرفا أو عقلا أو شرعا إلى الرئيس مثل النظر في أموال القاصرين لغيبة أو موت أو صغر أو سفه و أما تخصيصها بخصوص المسائل الشرعية فبعيد» (شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۳، ص۵۵۵) یعنی «مراد به حوادث، مطلق اموری است که شرعاً و عرفاً وعقلاً برای تعیین تکلیف در انجام آنها، مردم به رئیس خود مراجعه می کنند مانند اموال قاصرین که به دلیل غیبت یا مرگ یا طفل صغیر یا انسان بی‌خردی که نمی‌توان گفت مربوط به مسائل شرعی است.»

دکتر کلانتری در تبیین مثال شیخ انصاری در خصوص املاک افراد مهجور و بلا مالک گفت: سلسله اموالی وجود دارد به نام اموال مهجورین که مالک آن وجود ندارد و یا سالهاست که رفته و برنگشته است. این مسائل در فقه شیعه مربوط به حاکم اسلامی است. طبق روایت توقیع شریف، در این مسائل باید به روات حدیث رجوع کرد؛ یا مثلا فردی که صاحب املاک زیادی بوده و فوت کرده است؛ یا مالکی که فوت کرده و کودک صغیری از او به جا مانده است که مالک همه آنهاست و نمی‌تواند در آن تصرف کند؛ یا همه املاک متعلق به انسان سفیهی شده است که خیر و شرّ خود را نمی‌تواند تشخیص دهد. اینها بخشی از مسائل حکومتی است. گاهی این املاک بیش از وسعت حتی برخی کشورها می‌تواند باشد. زمانی‌که سردمداران حکومت طاغوت فرار کردند، بعضی استان‌ها متعلق به یک فرد بود، به عنوان مثال اسدالله علم، مالک خراسان جنوبیِ فعلی و بخشی از سیستان و بلوچستان بود. با فرار وی تکلیف این همه اموال چیست؟ پس از فرار رضاخان که مالک هزاران روستا و شهر بود، بنیاد پهلوی پایه‌گذاری شد و شاه اعلام کرد قصد داریم این املاک را به صاحبان اصلی آن برگردانیم؛ که البته این کار انجام نشد و تمام دارایی آن املاک به جیب خودشان می‌رفت. پس از فرار همین افراد، بنیاد پهلوی به بنیاد علوی تغییر یافت که املاک گسترده‌ای در داخل و خارج از کشور داشت. دارایی برخی کشورهای دنیا به یک پنجم این املاک هم نمی‌رسد. املاکی که متعلق به خاندان پهلوی بود، به اندازه برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس است. در خصوص این اموال تکلیف چیست؟ بر اساس این روایت امام پاسخ می‌دهد: « وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا».

 

استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه پاسخ روشن امام عصر(عج) به سئوال اسحاق بن یعقوب در خصوص حوادث واقعه، بیانگر یک اصل و مکانیزم سیاسی اجتماعی روشن و همیشگی در حوزه اداره جامعه اسلامی در عصر غیبت امام معصوم(عج) است، گفت: امام(عج) در این بخش از پاسخ، مومنان را مکلف می سازد که در حوادث و رویدادهای اجتماعی، در غیاب خود به راویان حدیث مراجعه نمایند؛ زیرا آنان حجت امام عصر(عج) بر مؤمنان هستند و امام(عج) خود حجت خداوند است. حجت بودن راویان حدیث از ناحیه کسی که خود حجت خداوند است بدین معنا است که آنان نیز حجت خداوندند و سرپیچی از دستورات آنان سرپیچی از دستورات حجت خدا و در نتیجه سرپیچی از دستور خداوند است.

 

تولیت حرم مطهر خاطرنشان کرد: با این بیان، امام(ع) تکلیف امور اجتماعی جامعه اسلامی را در عصر غیبتِ حجتِ خدا که خود مرجع اصلی امت در اداره جامعه است روشن و از بروز هرج و مرج در جامعه جلوگیری می کند چنانکه از مراجعه به حکام جور نیز پرهیز می دهد. امام (عج) با این بیان روشن، به عموم مومنان در همه عصرها اعلام می کند که هیچگاه دست شما از «حجت خدا» کوتاه نیست و همگان موظفند در حوادث و رویدادهای اجتماعی، حجت خدا را مرجع و محور امور خود قرار دهند.

وی ادامه داد: امام(عج) در پاسخ، با عبارت« فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا»  اسم شخصی را نمی‌آورند بلکه یک اصل کلی و یک قاعده را مطرح می‌کند. گویا ایشان به طولانی شدن غیبت خود واقف است. اما با این عبارت، اصلی را مطرح کردند که در همه زمان‌ها می‌شود به آن رجوع کرد. در زمان اسحاق بن یعقوب، شیخ طوسی، در عصرهای بعد، زمان صفویه و امروز نیز همین پاسخ راهگشاست. این همان نصب عام است. در نصب خاص، اسم مشخصی آورده می‌شود، اما در نصب عام یک قاعده مطرح می‌شود. حکم الهی برای عصر غیبت در امور و حوادث واقعه که همان مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه مسلمین است، وجوبِ رجوع به رُوات حدیث است. این همان قاعده کلی است. امام(ع) در حقیقت با واژه « فَارْجِعُوا» که فعل امر است، مسلمانان را مکلف می‌سازد که در حوادث اینچنینی، در غیاب امام معصوم باید به رُوات حدیث مراجعه کنند. «فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیهِم»، این افراد حجت من هستند و من هم حجت خدا هستم. سرپیچی از دستور آنان، سرپیچی از دستور من و سرپیچی از دستور من، سرپیچی از دستور خداست. امام(عج) در واقع با این عبارت، یک صغری و کبرای منطقی تعبیه کرده و استدلال می‌کند.

 

این استاد حوزه و دانشگاه، گفت: امام خمینی(قدس سره) در تبیین دقیق تر مفهوم «حجت خدا» چنین می گویند: «حجَت الله» کسی است که خداوند او را برای انجام اموری قرار داده است و تمام کارها افعال و اقوال او حجت بر مسلمین است اگر کسی تخلف کرد، بر او احتجاج (و اقامه برهان و دعوی) خواهد شد. اگر امر کرد که کاری انجام دهید، حدود را اینطور جاری کنید، غنایم، زکات و صدقات را به چنین مصارفی برسانید و شما تخلف کردید، خداوند در روز قیامت بر شما احتجاج می کند. اگر با وجود حجت برای حل و فصل امور به دستگاه ظلم رجوع کردید، خداوند در روز قیامت بر شما احتجاج خواهد کرد که من برای شما حجت قرار دادم چرا به ظلمه و دستگاه قضایی ستمگران مراجعه کردید.»( ولایت فقیه، ص۸۱) . دکتر کلانتری در ادامه گفت: توجه کنید که امام(ره) نفرموده اینها عالِمان آگاه به احکام شریعت اسلامند؛ بلکه کلمه «حجت» را به‌کار برده است. کلمه «حجت» در تفکر اسلام و قرآن بسیار پرمفهوم است.

 

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، نکته هفتم پیرامون توقیع شریف را با ذکر این سوال مطرح کرد که «رُوات حدیث» که در این توقیع به عنوان حجت خدا و مرجع مومنان در عصر غیبت منصوب و معرفی شده اند چه کسانی می باشند؟ و در پاسخ گفت: بی گمان مراد از «رُوات حدیث» راویانی که صرفاً به نقل و انتقال احادیث معصومان اشتغال داشته اما خود چندان به مضامین بلند احادیث واقف نبوده و یا در عمل به آنها تعهد لازم نداشته و یا از شجاعت کافی در اجرای آنها برخوردار نبوده، نمی باشند؛ زیرا بسیار بدیهی است که چنین افرادی نمی توانند مصداق حجت خدا باشند و امام عصر(عج) هرگز چنین افرادی را مرجع امور مهم جامعه اسلامی که مستلزم درایت و تدبیر و شجاعت است، قرار نمی دهد.

 

وی ادامه داد: در اسلام به جز قرآن کریم، عِدل(ارزش) دیگری به نام سنت وجود دارد. در تفکر اسلامی، اعتبار سنت از کجا آمد که مورد توجه علما، دانشمندان و فقها قرار گرفت؟ در پاسخ باید گفت قرآن به سنت پیامبر اعتبار داده و آن را حجت اعلام کرده است. « وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» « و ما این ذکر [ قرآن‌] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی» ( سوره نحل آیه ۴۴) وقتی که یکی از رسالت‌های پیامبر(ص) تشریح و تبیین آیات قرآن است، بیانات ایشان برای ما حجت می‌شود. در آیه ۷ سوره مبارکه حشر نیز خداوند می‌فرماید: « وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» « آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید.» امر و نهی رسول، همان سنت است. همچنین در آیه ۵۹ سوره مبارکه نساء آمده است: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ  فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ...» «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالأمر [اوصیای پیامبر] را و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید)» طبق این آیات، سنت پیامبر(ص) حجت است و اعتبار حجت به اعتبار قرآن برمی‌گردد.

 

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی با بیان اینکه فاجعه اسفباری که در جهان اسلام رخ داده است، منع تدوین حدیث پس از رحلت پیامبر(ص) بوده است، گفت: در زمان خلفای اول، دوم و سوم اجازه کتابت و نقل حدیث را به کسی نمی‌دادند. این مصیبت خسارت باری بود که در اسلام رخ داد. اگر کسی حدیثی نقل می‌کرد، تنبیه می‌شد. احادیثی که جمع‌آوری و مکتوب شده بود، به آتش کشیدند. خلفا شعار «كَفانا كتابُ اللهِ» «كتاب خدا ما را بس است.» را سر دادند. با این شعار به ظاهر زیبا تلاش کردند که تمام روایت‌ها را جمع کرده و بسوزانند. تنها امیرالمؤمنین(ع) و چند نفر از اصحاب خاص توانستند روایات را محفوظ دارند. پشت این شعار زیبا و عمق آن این بود که پیامبر(ص) در تفسیر بسیاری از آیات، اوصیای بعد از خود را مشخص کرده بودند و اکنون افراد دیگری بر مسند قدرت نشسته بودند. پشت شعار زیبای«كَفانا كتابُ اللهِ»، هدف بسیار سوء و مضری قرار داشت و آن حذف اهل بیت(ع) از جایگاه اصلی‌شان بود. مدتها بعد، بدتر از آن عمل کردند و روایاتی از قول پیامبر(ص) ساختند. بحث حدیث در جهان اسلام بر اساس آیات قرآن بسیار مهم است. نه تنها در اسلام بلکه در سنت یهود، مسیح، زرتشت و بودا نیز همین‌طور است. همه آنها یک اصل دارند که کتاب اصلی است و شرح‌های متعددی بر آن دارند که همگی حجت است. مرکز کلیسا در روم، دارای شورای کلیساست؛ فقط تفسیری که شورای مذهب کاتولیک انجام می‌دهد دارای اعتبار است. پروتستان‌ها به همین دلیل جداشدند و مذهب دیگری تشکیل دادند و گفتند هرکس هر برداشتی که از انجیل داشت صحیح است. اما مکتب کاتولیکِ مسیحی فقط تفسیر واحد انجیل را معتبر دانسته، تفسیرهایشان را منتشر کرده و حجت می‌دانند.

 

استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: راوی حدیث اگر در عمل، پای بند به مواعظ و دستورالعمل های نابی که در احادیث نهفته است نباشد و یا از درک معارف ژرف و مضامین حیات بخش روایات بی بهره باشد و یا در هنگامه اجرا، توان تصمیم و حرکت استوار بر اساس روایات را نداشته باشد، به یقین شایستگی مقام بلند حجت خدا بودن را نخواهد داشت. ارجاع مومنان ناب به چنین کسی، راندن مومنان به بیراهه و منحرف ساختن آنان از صراط مستقیم الهی است.

 

وی خاطرنشان کرد: در روایت توقیع شریف، منظور از روات حدیث قطعاً امثال ابوهریره که جعل حدیث می‌کردند، نیست. منظور از روات حدیث، راویی که صرفاً نقل حدیث می‌کند نمی‌باشد. در تاریخ حدیث، راویِ فاسد هم وجود داشته است. راویی که در دستگاه جور بیشترین ظلم‌ها را می‌کرده هم وجود داشته است. معاویه، ابوسفیان و سَمُرة بن جندب هم راوی حدیث بودند که افراد فاسدی بودند. راویان مختلفی وجود داشتند اعم از راویان فاسد، راوی مرتد که اسلام را رها کرده و راوی کم‌هوش. اما راویانی که مد نظر امام زمان(عج) بودند، راویانی هستند که عدالت داشته، هوش و حواس دقیق و تعهد به اسلام با تمام وجود داشته باشند، عامل به اسلام باشند، مفهوم حدیث را خوب بفهمند؛ و گرنه راوی فاسد و فاسق مراد امام نبوده است. خود ائمه(ع) فرمودند که نباید فریب متن‌هایی که در احادیث وارد و تحریف شده است را خورد. برخی از راویان حدیث همچون زُراره یا سُلیم بن قیس، جابر بن عبدالله انصاری، ابن عباس و علی بن ابیطالب(ع) مجتهد و دانشمند بودند.

تولیت حرم مطهر در خصوص ارجاع احادیث به قرآن کریم گفت: روایاتی که ضد آیات قرآن باشد، قطعاً باطل است. روایات را باید بر قرآن عرضه کرد. این مطلب به کرّات در روایاتی از اهل بیت(ع) عنوان شده است. در حدیثی از امام صادق علیه‌السّلام از قول پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین آمده است: «برای هر امر حقّی حقیقتی است و برای هر امر درستی، نوری است. پس آنچه را موافق قرآن است، اخذ کنید و آنچه را مخالف قرآن است، ترک کنید.» (ابی الفتوح رازی، حسین بن علی، تفسیر رازی، ج۳، ص۶۹، رقم ۱)

 

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به بیان چهار ویژگی برای راویان حدیث پرداخت و گفت: براین اساس، «روات حدیث» کسانی می باشند که اولا،ً در شناخت دقیق معارف ژرف نهفته در روایات صاحب تخصص باشند، ثانیاً، درتشخیص روایات صحیح از روایات مجعول صاحب درایت باشند، ثالثا، در عرضه روایات بر قرآن و سپس دریافت مراد جدّی معصوم(ع) صاحب اجتهاد باشند، و رابعاً، در عمل بر اساس دین خدا متعهد باشند و نسبت به هیچ تکلیفی بی اعتنا نباشند .( برای دریافت توضیحات بیشتردرباره روات حدیث، بنگرید به: سید محمد مهدی موسوی خلخالی، حاکمیت در اسلام یا ولایت فقیه، ص ۴۲۶ تا ۴۳۶)

 

تولیت حرم مطهر با ذکر این نکته که «رُوات حدیث» همان «فقیهان جامع شرایط» می باشند، گفت: پس «رُوات حدیث» که در این توقیع، امام عصر(عج) آنان را مرجع امور و حوادث جاری جامعه و آنان را حجتِ خود بر مردم معرفی کرده است، همان «فقیهان جامع شرایط» می باشند که در نظریه ولایت فقیه بر آن تأکید شده است. فقیه جامع شرایط همان فرد اسلام شناس، قرآن شناس، حدیث شناس، عادل، امین، مورد وثوق و دارای اعمال صحیح است. در تاریخ تشیّع، فقهای ناب، اینچنین هستند. چنین افرادی شایستگی مرجعیت برای مسائل روز را دارند.

 

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در توضیح هشتمین نکته پیرامون این توقیع شریف گفت: اینکه امام عصر(عج) در این نامه، راویان حدیث یعنی فقیهان جامع شرایط را به عنوان حجتِ خود بر مردم معرفی می کند، حاوی نکته مهمی است که نباید از آن غفلت کرد. آن نکته این است که آنچه برای یک انسان مؤمن و متعهد به اسلام ناب در عرصه های مختلف زندگی اعم از اعمال فردی و اجتماعی از اهمیت اصلی برخوردار است آن است که در هر کاری که انجام می دهد، بین خود و خدا حجّت داشته باشد.

 

وی تصریح کرد: قرآن کریم به صراحت هدف اصلی از بعثت پیامبران را اتمام حجّت بر مردمان معرفی می کند: «رُّسُلا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُ بَعدَ ٱلرُّسُلِ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيماً» (سوره نساء/ آیه ۱۶۵). بعد از رحلت آخرین پیامبر خدا (ص) حجت بر مردمان اوصیای آن حضرت هستند. امام در این روایت بر این نکته تأکید می کند که در غیبتِ من به عنوان وصی پیامبر اکرم(ص) و حجت خدا، این فقیهان جامع شرایط هستند که حجت بر شما می باشند.

وی ادامه داد: حجت به معنای دلیل است، بدین‌گونه که هر انسانی که ادعای ایمان، اسلام و موحد بودن دارد، هر کاری که بخواهد انجام دهد می‌گوید من بایستی حجتی میان خود و خدا داشته باشم؛ یعنی سندی که در قیامت هنگام بازخواست بتوانم عرضه کنم. سند، بایستی اقناع کننده باشد. فلسفه اصلی بعثت پیامبران نیز همین است. مخاطبان رسول گرامی(ص) در عصر جاهلیت اولی از همه اقشار بودند، حتی فردی که سخن عادی را نمی‌فهمید. رذایل و ظلم ها و فرهنگ ها و اخلاق‌های عجیب وجود داشت. امکان نداشت که پیامبر(ص) گردش زمین به دور خودش را برای آنان اثبات کند و این را هم نیاز نبود به آنان بگوید بلکه پیامبر(ص) آمد تا حجت را بر آنان تمام کند؛ معجزه خود را بر آنان عرضه کرده، دل‌های آنها را تصرف می‌کرد و پس از اطمینان دادن به آنان، به انجام دستورات قرآن امر می‌کرد. فلسفه نماز و روزه و عمق برخی مسائل، قابلیت گفتن برای همه را نداشت. افرادی همچون ابوذر وقتی حجت بر آنان تمام شد، نامشان در تاریخ ماندگار گردید. بعثت پیامبران الهی اتمام حجت است. اتمام حجت بدین معنا نیست که پیامبران باید عین وقایع هستی را برای مخاطبان خود بازگو کنند، این امر به دلیل سطوح مختلف فهم مخاطب امکان‌پذیر نیست.

 

دکتر کلانتری ضمن تاکید بر اهمیت تبعیت انسان مؤمن از حجت گفت: حجت در عصر غیبت به معنای معصوم بودن فرد نیست. حجت یعنی اعمال ما بر اساس یک تکیه‌گاه محکمِ مورد تأیید خداوند تنظیم شود. اگر منطبق بر واقعیت شد، فبها المراد؛ اما اگر منطبق با واقع نشد، اجر تبعیت از حجت خدا را برده‌ایم. حجت یعنی انسان بر اساس یک دلیل قطعی کاری را انجام می‌دهد. تا همین‌جا به وظیفه عمل شده است؛ اینکه درست بود یا خیر مورد بحث نمی‌باشد. البته این بدان معنا نیست که حجت خدا هر چیزی را به مخاطب دستور می‌دهد بلکه او چون حجت خداست دقت کرده و همه جوانب امور را می‌سنجد و دیگر نیازی به ورود کردن ما به آن مسأله نیست. همچنان‌که در احکام شرعیِ فرعی همچون شکیات نماز، ما به همان حکم مرجع عمل می‌کنیم و در پی تحقیق و اثبات نیستیم و همان حکم برای ما حجت است. اگر این حکم حتی صحیح هم نباشد، چون به حجت عمل کرده‌ایم، تکلیف از ما ساقط است و خداوند تکلیف مالایطاق نمی‌کند.  بنابراین باید توجه داشت که وقتی از حجت سخن گفته می‌شود دیگر نباید از عصمت از گناه و یا خطا سخن گفت، بلکه اینجا، همه سخن این است که انسان مؤمن، مکلّف به تبعیت از حجت است. آنچه در قیامت هم انسان را از عقوبت نجات خواهد داد این است که اعمالش بر اساس حجت معتبر الهی به انجام رسیده باشد. حکم عقل سلیم و همچنین سیره عقلاء نیز چنین است که انسانی را که بر اساس حجت عمل کرده باشد مؤاخذه و عقوبت نمی‌کنند هر چند عمل او در واقع صحیح و منطبق بر واقع نبوده باشد.

 

شایان ذکر است در ادامه نشست امروز، حجت الاسلام والمسلمین دکتر کلانتری، پاسخگوی سوالات شرکت کنندگان بودند، هم اکنون این سوالات و پاسخ های تولیت حرم مطهر، در فایل صوتی جلسه، در سایت حرم مطهر قابل استماع است.

سلسله مباحث با موضوع "ولایت فقیه"، پنجشنبه‌ها از ساعت ۸ صبح در سالن شهید آیت الله دستغیب برگزار و به صورت زنده از کانال آپارات به نشانی aparat.com/shahecheragh/live پخش می گردد. همچنین متن بیانات تولیت حرم مطهر و  فایل های صوتی و تصویری کامل جلسات به همراه پرسش و پاسخ ها در بخش ویژه سلسله مباحث ولایت فقیه در پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس حضرت شاهچراغ علیه السلام، به نشانی shahecheragh.ir/velayat قابل دریافت است.

همچنین علاقه‌مندان با عضویت در کانال ایتای eitaa.com/shahecheragh_velayat می توانند اخبار، اطلاعیه ها و خلاصه هر جلسه را مطالعه فرمایند.
از عموم علاقه‌مندان، به‌ویژه دانشجویان دانشگاه ها و طلاب حوزه های علمیه برای شرکت در این جلسات، دعوت به عمل می آید.

 

نظرات کاربران

1
  ارسال نظر
  نام:
  ایمیل:
  نظر:
  کد امنیتی:

200 کاراکتر




گزارش های تصویری


جست و جو در سایت