رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی گفت: اگر از جنبه اجتماعی به حاکمیت نگاه بیندازیم آن چیزی که مقبولیت یک نظام را رقم میزند و امیدها را در دلها احیا میکند، همان خدمتگزاری مسئولان، حاکمان، دستاندرکاران و مدیران کشور است. یعنی خود را خادم ملت بدانیم، البته نه در ظاهر، بلکه باید در عمل نیز ظهور و بروز داشته باشد به نحوی که یک مدیر در عمل نشان دهد که با تمام وجود در خدمت ملت و کشور است.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام، حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی) روز ۶ شهریور امسال در دیدار هیأت دولت چهاردهم با ایشان به محورهای مختلفی اشاره کردند که ارزش خدمتگزاری مسئولان به مردم، تهیه پیوست عدالت برای همه امور و اهمیت حکمرانی خردمندانه جزو این محورها بود. در این راستا، خبرگزاری فارس و پایگاه اطلاعرسانی حرم مطهر، پیرامون این سه محور، گفتگویی با حجتالاسلاموالمسلمین دکتر ابراهیم کلانتری تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی علیهماالسلام و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، انجام داده اند. متن این پرسش و پاسخ، به شرح زیر است:
راهکار تحقق عدالت در حوزههای مختلف
پرسش: رهبر معظم انقلاب اسلامی اخیراً و در دیدار هیأت دولت چهاردهم با ایشان به موضوع پیوست عدالت اشاره و نسبت به آن تاکید داشتند. از دیدگاه شما راهکار برقراری و ایجاد عدالت در جامعه چیست و چه معیارهایی دارد؟
تولیت حرم مطهر: عدالت یکی از آمال و آزمونهای بزرگ پیامبرهای الهی است. همانگونه که از آیات قرآن هم به وضوح به دست میآید پایان و نتیجه نهایی حاکمیت پیامبران خدا برپاشدن عدالت و قسط در جامعه میان مردم و به وسیله مردم است.
عدالت اهمیت دارد به ویژه برای یک نظام سیاسی که بر پایه اسلام بنا شده و مدعی است که میخواهد احکام اسلام و قرآن را برپا کند.
همان گونه که حضرت علی علیه السلام میفرمایند عدالت در توصیف کردن بسیار راحت است، اما، پیاده کردن عدالت در عرصههای مختلف یکی از سختترین کارها است. لذا؛ انجام آن یک کار آسانی نیست که بگوییم به مجرد اینکه یک شخص، مکتب و دولت، شعار عدالت را بیان کرد آنگاه عدالت به راحتی تحقق پیدا خواهد کرد.
به نظر میرسد راهکار تحقق عدالت این است که اولاً به تناسب عرصههای مختلف اعم از عرصههای قضایی، اقتصادی، آموزشی و موقعیتهای سیاسی و اجتماعی باید مصادیق عدالت در هر کدام از آنها به دقت تعریف شود. به طور مثال؛ در ارتباط با مسئولیت های سیاسی اجتماعی آیا عدالت این است که هر کسی با هر مقدار توان دانش و تجربه میتواند هر مسئولیتی را در جمهوری اسلامی اشغال کند.
اگر مسئولیتها و موقعیتها قرار باشد به صورت عادلانه تقسیم شود باید به افرادی واگذار شود که از همه ظرفیتهای لازم برای اداره آن مسئولیت برخوردار باشند
آیا عدالت این است که پستها به طور مساوی بین آحاد شهروندان تقسیم شود؟ خیر. این کار نه خود مصداق عدالت است و نه نتیجه آن به عدالت منجر خواهد شد. اگر مسئولیتها و موقعیتها قرار باشد به صورت عادلانه تقسیم شود باید به افرادی واگذار شود که از همه ظرفیتهای لازم برای اداره آن مسئولیت برخوردار باشند. صرفاً این گونه نیست که اگر مسئولیتها را بین جناحها تقسیم کردیم آنگاه عدالت حاکم شده باشد، در صورتی که ممکن است این روش تقسیم و واگذاری مسئولیت ۱۰۰ درصد ظلم باشد.
عدالت این است فردی که در یک سمت قرار میگیرد مطابق شاخصهای از قبل تعیین شده در یک فرآیند دقیق که از پیش تعیین شده گزینش شود. اگر اینگونه عمل شود بسیاری از افراد از این صحنه خارج خواهند شد چون عدالت اقتضا میکند که بسیاری از افراد به مسئولیت نرسند و عدالت اقتضا میکند که افراد خاصی به این مسئولیتها برسند.
البته این رانت نیست بلکه حقیقتاً عین عدالت است یعنی قرار دادن هر شخص در جایگاه متناسب خود که میتواند به درستی در آن جایگاه نقش ایفا کند. هنگامی که از عدالت آموزشی سخن به میان میآید آنجا نیز، مفاهیم دیگری مدنظر هستند و یا هنگامی که از عدالت در توضیح یارانهها بحث به میان میآید این دقیقاً یک مفهوم خاص دارد. البته مصادیق رعایت عدالت در حوزههای دیگری همچون حوزه قضایی، اشتغال، برخورداری از امکانات و ظرفیتهای متعلق به بیت المال باید به دقت تعریف شود.
عرصهها و ابعاد مختلف عدالت، باید شاخصگذاری شوند
یکی از مشکلات اصلی را در اینجا میبینم که همه از عدالت صحبت میکنیم، اما، هیچگاه ننشستهایم عدالت را به تناسب عرصهها و ابعاد مختلفی که میتواند داشته باشد، تعریف کرده و شاخص گذاری کنیم و سپس برای آن قانون گذاری کنیم و اگر لازم است دستورالعملها و آییننامههای مورد نیاز را تعیین کنیم. به همین دلیل شاهد هستیم که فردی به علت وابستگی به یک جناح سیاسی به یک مسئولیت میرسد و فرد شایسته دیگری به این علت از مسئولیت کنار میرود که متعلق به جناح حاکم نیست. همه این موارد اهمیت دارند و باید با دقت تمام انجام بگیرد.
اکنون هم نظام جمهوری اسلامی در یک موقعیتی است که میتواند از طریق مجلس و دستگاههای قانونگذار به تعریف دقیق عدالت در هر عرصه و شاخصگذاری و قانونگذاری و پس از آن نیز، نسبت به نظارت و بازرسی دقیق درباره این شاخصهها و قوانین بپردازند. حتی اگر در نظارت و بازرسی شاهد تخلف از این شاخصهها باشند باید با سازوکارهای قانونی تعریف شده نسبت به آن برخورد کنند. البته اگر لازم بود افرادی که این شاخصها را رعایت میکنند، تشویق شوند.
اعتقاد دارم اگر بتوانیم این مسیر را در کشور نهادینه کنیم آنگاه میتوانیم گامهایی را در راه اجرای عدالت در کشور برداریم.
حکمرانی خردمندانه فقط در حوزه سیاست مطرح نیست
پرسش: موضوع دیگری که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند بحث حکمرانی خردمندانه است. از نظر شما تعریف حکمرانی خردمندانه چیست و چه معیارها و مؤلفههایی دارد؟
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی: باید توجه کنیم که حکمرانی فقط در حوزه سیاست مطرح نیست بلکه ابعاد و جنبههای مختلفی مانند حکمرانی در حوزه اقتصاد، فرهنگ، آموزش، تربیت، سبک زندگی و سایر عرصههایی که مختلف هستند، دارد.
اعتقاد دارم که در همه عرصهها قطعاً باید بر محور خرد ناب و تفکر و جهانبینی صحیح حرکت کنیم. یعنی حکمرانی خردمندانه به این معنا است که ما جوانب مکتبی، اندیشهای، دنیوی و اخروی یک موضوع را مد نظر قرار دهیم.
هنگامی که حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) سیاست را تعریف میکند این تعریف به گونهای است که هم مربوط به جنبه مادی و دنیوی و هم مربوط به جنبه معنوی و اخروی آن است. یعنی سیاست در اسلام اینگونه است که هم کار انسان سازی به معنای واقعی کلمه را انجام میدهد و هم کار معیشت و دنیای مردم را به طرز صحیح انجام میدهد. لذا؛ سیاست به تعبیر حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) به معنای دغل بازی و شیطنت نیست.
اگر فقط بخواهیم حکمرانی را در حوزه سیاسی معنی کنیم، هم باید ظرفیتهای داخلی، هم استقلال کشور، هم دشمن شناسی را با دقت مد نظر قرار دهیم و هم به همه ابعاد وجودی شهروندان، توجه داشته باشیم. چرا که ما در حوزه حکمرانی سیاسی برخی اوقات دچار افراط و تفریط میشویم که این نوع حکمرانی قطعاً مبتنی بر خرد نیست، چون حکمرانی مبتنی بر خرد اینگونه است که همه ابعاد مادی، معنوی و ابعاد وجودی انسان مد نظر قرار داشته باشند تا گرفتار افراط و تفریط در یک حوزه نشویم و سایر حوزهها مغفول واقع شوند.
چگونگی استفاده از کارشناسان در نظام اسلامی
در این راستا اکنون که مفهوم حکمرانی خردمندانه توسط مقام معظم رهبری(مدظله العالی) مطرح شده است، این بحث به این دلیل مطرح شد که برخی دولتمردان ما روی جنبههای کارشناسی بسیار تاکید دارند که باید در مسائل بر اساس نظر کارشناسی حرکت کنیم. البته این یک سخن صحیح است که کارها باید بر اساس نظریات کارشناسان و خردمندی انجام شود، اما، توجه داشته باشید در نظام اسلامی که مبتنی بر احکام الهی، آیات قرآن و اصل ولایت فقیه است نیز کارشناسان یک کارشناسان خاصی ذو ابعاد میشوند که هم باید دنیا و هم آخرت را مدنظر قرار دهند.
متأسفانه برخی از کارشناسان ما تحصیل کرده غرب هستند و در پارادایم مسائل غرب حرکت میکنند، آنگونه کارشناسی قطعاً برای آن مدل از حکمرانی کارساز است، اما، آن مدل از کارشناسی برای حکمرانی بر مبنای اسلام کارساز نیست و تجربههای چند دهه گذشته نیز این را اثبات میکند.
لذا؛ این فرآیند در جامعه ما باید به نحو چند بعدی انجام شود به نحوی که همزمان باید واقعیتهای جامعه در نظر گرفته شود، ظرفیتها و توانمندیهای کشور لحاظ شود، آن دشمن غدار که یک لحظه از ضربه زدن به کشور غافل نیست باید در نظر گرفته شود و احکام خدا نیز در کارشناسی لحاظ شود. اما، در کارشناسی غربی فقط یک بعد لحاظ میشود که قطعاً در حکومتی که بر مبنای احکام الهی بخواهد کار کند، کارساز نیست و نتیجه مثبتی نیز نخواهد داشت.
مسئولان خود را در عمل، خادم ملت بدانند نه در شعار و وعده
پرسش: رهبر معظم انقلاب اسلامی(دام ظله) در توصیه دیگری که به هیئت دولت چهاردهم داشتند، فرصت خدمت به مردم و تلاش برای پیشرفت کشور را نعمت بزرگ الهی برشمردند و فرمودند: «این امانت خدا و مردم را قدرشناسی کنید و بدانید فرصت ۴ سال خدمت به سرعت برق و باد میگذرد.» از دیدگاه شما فرصت خدمت به مردم چه میزان مغتنم و ارزشمند است و مسئولان چگونه باید این نعمت را قدر بدانند؟
دکتر کلانتری: اگر از جنبه اجتماعی به حاکمیت نگاه بیندازیم آن چیزی که مقبولیت یک نظام را رقم میزند و امیدها را در دلها احیا میکند همان خدمتگزاری مسئولان، حاکمان، دستاندرکاران و مدیران کشور است. یعنی خود را خادم ملت بدانیم، البته نه در ظاهر بلکه باید در عمل نیز ظهور و بروز داشته باشد به نحوی که یک مدیر در عمل نشان دهد که با تمام وجود در خدمت ملت و کشور است.
اگر این کار انجام شود یعنی خستگی ناپذیر بودن، دلسوزاندن و در غم و شادی مردم شریک بودن، هنگامی که همه این موارد با یکدیگر در یک مسئول ظهور و بروز داشت حتی اگر دوران مسئولیت او کوتاه باشد، مردم به درستی متوجه میشوند که او به معنای واقعی کلمه خادم ملت است. اما، هنگامی که خدمتگزار بودن به مردم فقط در بیان مطرح شود و در عمل بروز نداشته باشد خود مردم متوجه میشوند که آن مدیر، مسئول، وکیل و وزیر فقط شعار خدمتگزاری به مردم را بیان میکند.
در روایات بسیاری آمده که خدمت به خلق خدا نوعی عبادت است و این مورد در آیات قرآن نیز به اشکال متفاوت مشاهده میشود. هنگامی که ما به انسانها خدمت میکنیم، انسانی که اشرف مخلوقات است در حال خدمت به خالق او هستیم. این از بهترین ارزشهایی است که اسلام به ما ارزانی داشته و باید با همه وجود تلاش کنیم.
همه مدیران از راس حاکمیت تا رئیس و کارمندان ادارات باید به مردم خدمت کنند. خدمتگزار مردم بودن در هر عرصهای که بر عهده انسان است، معنا پیدا میکند. لذا؛ وقتی مردم یک خدمتگزار مانند شهید سلیمانی و شهید رئیسی را مشاهده میکنند این به سرمایه اجتماعی برای نظام اسلامی تبدیل میشود. یعنی مقبولیت و قدرت نظام در جامعه بینالمللی را افزایش میدهد که یک ارزش بزرگ است. البته وجود چنین مدیران خدمتگذاری در متن جامعه نیز شاهد خواهیم بود که مشکلات مردم تا حد بسیاری حل خواهد شد.
برخی افراد ارزش خدمتگزاری به مردم را فراموش کردهاند
پرسش: متأسفانه شاهد هستیم که برخی از افراد پس از رسیدن به مسئولیت، با سوء استفاده از مسئولیت خود نسبت به برآورده کردن امیال و خواستههای خود و اطرافیانشان اقدام میکنند. از دیدگاه شما چرا برخی از افراد به این سمت و سو گرایش پیدا میکنند و از نعمت خدمتگزاری به مردم به خوبی بهره نمیبرند؟
تولیت حرم مطهر: افرادی که در جمهوری اسلامی به دنبال خدمت مردم نبوده و فقط به دنبال کسب پست و مقام هستند نه نسبت به اصل نظام متوجه هستند و نه به آن باور دارند و حتی نسبت به جایگاه خود نیز متوجه نیستند. همانگونه که در بیانات ائمه اطهار علیهم السلام نیز آمده است؛ «مسئولیتها طعمه نیستند بلکه فرصت هستند.»
نمونه آن را در کلاس دانشگاه مشاهده میکنیم، که چه دانشجو باشیم و چه استاد، حضور در آن کلاس یک فرصت است.
ممکن است یک استاد به نحو ضعیف درس خود را ارائه میدهد که به معنای عدم استفاده صحیح از فرصت است و استاد دیگری از فرصت خود با ارائه قوی مطالب علمی به نحو احسن استفاده میکند.
باید توجه داشت که استعدادها و مسئولیتهایی که از سوی خداوند به انسان اعطا شده، برای انسانی که جایگاه خود را در نظام آفرینش، به درستی متوجه شده است، همه فرصت هستند البته برخی به اشتباه به مسئولیت رسیدهاند و متوجه نشدهاند که برای هر کدام از این مسئولیتها چه میزان انسانهای پاک به شهادت رسیدهاند تا یک فرد به آن جایگاه برسد. به همین دلیل، او خیال میکند که این پست متعلق به شخص اوست و از این پست به عنوان یک دستاویز جهت دستیابی به منافع خود و اطرافیانش است. البته این ناشی از ضعف شناخت نسبت به ظرفیت نامحدود یک انسان و رخ دادن اشتباه در زندگی او است که شاید متوجه نباشد و شاید هم متوجه باشد، اما، هوی و هوس به او اجازه اصلاح نمیدهد.