سایت شاهچراغ/ مشاهده متن خبر
شماره خبر: 232358
تاریخ انتشار: 1403/10/20
در هشتاد و هفتمین جلسه از سلسله مباحث «ولایت فقیه»، عنوان شد؛
تولیت حرم مطهر: «عینیت سیاست و دیانت» در اسلام، به سبب به‌‌هم پیوستگی دنیا و آخرت در جهان‌‌بینی مبتنی بر قرآن است/ انسان معتقد به آخرت، مشروعیت حکومت، حاکمان و قوانین اجتماعی را در تشریع الهی جستجو می‌‌کند، نه از عرف آنگونه که در لیبرالیسم رواج یافته است

HyperLink

حجت الاسلام و المسلمین دکتر کلانتری با اشاره به سکوت مجامع بین المللی در قبال جنایات رژیم صهیونیستی در غزه گفت: در دنیای امروز، مجامع جهانی مدعی حقوق بشر و انسان‌های مادی‌گرای لیبرال، به اینکه در غزه زنان و کودکان را از بین می‌برند و خانه‌های آن‌ها را ویران می‌کنند، کاملا بی‌تفاوت هستند و در این زمینه هیچ غمی ندارند؛ اما آن کسی که به معنای واقعی کلمه مسلمان است، طبق فرمایش پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) از هر گوشه جهان که صدای یک انسان بلند می‌شود خود را مسئول و در غم آن‌ها شریک می‌داند، و اگر غیر از این باشد، آن فرد در عمل معتقد به مکتب اسلام نیست، ولو اینکه در ظاهر مسلمان باشد.

«مَنْ سَمِعَ رَجُلاً ینادی یا لَلْمُسْلِمینْ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِم»؛ «هر کس صدای مظلومی را بشنود که از مسلمانان کمک می طلبد، و به کمک او نشتابد مسلمان نیست»؛(پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم).

 

امروز پنج‌شنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳، حجت الاسلام و المسلمین دکتر ابراهیم کلانتری، تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی علیهماالسلام، در جلسه هشتاد و هفتم «جهاد تبیین» و شصت و دوم از سلسله مباحث «ولایت فقیه»، که در سالن شهید آیت الله دستغیب برگزار گردید، به بررسی و تبیین « اصل معاد» به عنوان دومین رکن اصلی جهان‌بینی اسلام و «نتایج فردی و اجتماعی اعتقاد به جهان آخرت»، پرداخت.

 

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس، استاد دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، در ابتدای این جلسه ضمن عرض تبریک ایّام ولادت با سعادت حضرت امیر المومنین امام علی علیه السلام گفت: در ادامه بررسی اصول اساسی جهان‌بینی اسلام که از پایه‌های نظریه «ولایت فقیه» شمرده می‌شوند، و پس از تبیین «اصل توحید» به عنوان محور و اساس این جهان‌‌بینی، دومین اصل یعنی «معاد» را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می‌دهیم. کسانی که به‌صورت مداوم قرآن را تلاوت می‌کنند به‌روشنی به این واقف هستند که دومین اصل جهان‌بینی مبتنی بر قرآن، اصل «معاد» می‌باشد؛ یعنی اگر بخواهیم به‌صورت انتزاعی اسمی بر قرآن بگذاریم باید بگوییم قرآن کتاب «مبدأ» و «معاد» است و این دو، شاه‌کلید قرآن می‌باشند.

 

وی با بیان اینکه «معاد» یعنی این‌که بازگشت انسان و جهان به سوی خداوند است، ادامه داد: همه هستی از یک نقطه شروع می‌شود و با سیر یک مسیر مشخص که در جهان‌ هستی به ‌درستی تعریف شده ‌است، این حیات استمرار پیدا می‌کند و به نقطه شروع می‌رسد، مبدأ و معاد، یک چیز می‌باشد و آن «الله» است، مبدأ و شروع از خدا می‌باشد و بازگشت و انتهای کار موجودات نیز به خداوند ختم می‌گردد.

 

استاد دانشگاه تهران، بیان کرد: از ۶۲۳۶ آیه قرآن کریم، بیش‌ از دوهزار آیه به صورت مستقیم به بیان اصل معاد پرداخته و به صورت غیرمستقیم نیز قریب چهار هزار آیه راجع‌به این اصل اساسی صحبت کرده‌اند. یک بخش اصلی آیات قرآن کریم، درمورد «الله» و معرفی خداوند می‌باشد و یک بخش دیگر به بیان «معاد» پرداخته است؛ یعنی از دو اصل «توحید» و «معاد»، به تفصیل در آیات قرآن سخن به میان آمده است، به این دلیل که تمام معماهای مهم و اساسی بشر در این دو اصل خلاصه می‌شود.

 

وی با بیان اینکه بخش مهم فکر انسان، پاسخ به چرایی «از کجا آمده‌ام و به کجا می‌روم؟»، می‌باشد، گفت: تمام انسان‌ها، چه متدینین و چه حتی ملحدین که به ‌هیچ چیزی اعتقاد ندارند، قطعاً از نظر فکری درگیر این دو اصل و اینکه سرنوشتشان چه می‌شود، هستند. به‌همین دلیل زمانی‌که وحی نازل می‌شود این دو اصل را به خوبی مورد توجه قرار می‌دهد. بر اساس قرآن و سایر کتب آسمانی، دلیل اینکه وحی بر این دو تمرکز می‌کند این است که انسان هرچقدر فکر کند نمی‌تواند یک شناخت شفاف از این دو اصل به دست بیاورد؛ انتظار بشر این است که وحی بیاید و این دو اصل مهم را برای آن‌ها ‌روشن کند. این‌که از کجا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم، یک بحث تجربی نیست، که علم و یا تجربه انسان قادر به پاسخگویی به آن باشد، لذا وحی می‌آید تا این خلأ معرفتی، شناختی و علمی را پر کند.

 

دکتر کلانتری گفت: بنابراین با تکیه بر آیات وحی، تصویری که از جهان هستی در اختیار انسان قرار می‌‌گیرد، تصویری دقیق از مجموعه‌‌ای نظام‌‌مند، با هدف و با مقصدی معین است. با مطالعه و تدبّر در آیات قرآن این حقیقت به دست می‌‌آید که پس از «اصل توحید» به عنوان رکن اصلی جهان‌‌بینی، بیشترین آیات قرآن کریم به معرفی جهان آخرت و زندگی در آن جهان اختصاص یافته است. از این رو می‌‌توان گفت: در نگاه قرآن، «معاد و بازگشت به زندگی اخروی» دومین رکن اصلی جهان‌بینی قرآن بشمار می‌‌آید. به همین سبب «پیامبران الهی ـ بدون استثناء ـ پس از اصل توحید، مهمترین اصلی که مردم را به آن متذکر کرده‌‌اند و ایمان به آن را از مردم خواسته‌‌اند همین اصل است که در اصطلاح متکلمان اسلامی به نام «اصل معاد» معروف شده است».(شهید مطهری، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۵۱۴).

استاد دانشگاه تهران، تصریح کرد: قرآن کریم همانگونه که مبدأ و سرآغاز همه‌‌ هستی را خدا معرفی می‌‌کند، مقصد پایانی هستی را نیز خدا معرفی می‌‌کند. بنابراین در جهان‌‌بینی قرآن مجموعه‌‌ هستی از یک مبدأ نامتناهی که خداست آغاز و در یک سیر تکاملی و به سمت مقصد معینی که همان خداوند است، در حرکت است.

 

وی در ادامه به تعدادی از آیات قرآن کریم که راجع به اصل معاد و بازگشت به سوی خدا می‌باشد، اشاره کرد و گفت: اولین آیه‌ای که در مورد این اصل اساسی به ذهن انسان می‌رسد، آیه ۱۵۶ سوره بقره است؛ «إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ»، «حقیقت آن است که همه ما از خداییم و همه ما به سوی خدا باز می‌‌گردیم».  مبدا و مقصد نهایی در همین چند کلمه آمده است.

آیات ۲۳ سوره فصلت و ۱۱۵ سوره مومنون، آیه های دیگری بودند که تولیت حرم مطهر، راجع به اصل معاد به آن‌ها اشاره کرد؛

«... وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»؛ «و اوست که شما را در ابتدا آفرید و به سوی او باز خواهید گشت».

این آیه با همه ما صحبت می‌کند، «خَلَقَكُمْ»؛ در این آیه دقیقاً مبدا و مقصد هستی مشخص شده است و آن را برای ما به روشنی بیان می‌کند.

«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ»؛ «آیا گمان کرده‌‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌‌ایم و شما به سوی ما باز گردانده نخواهید شد؟».

 

استاد دانشگاه تهران، در ادامه بررسی آیات مربوط به اصل معاد، آیه ۸۸ سوره عنکبوت را ذکر کرد:

«وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»؛ «و با الله خدای دیگری را مخوان، هیچ خدایی جز او نیست، هر چیزی جز ذات او نابود می‌‌شود؛ فرمان، فقط از آن اوست و شما به او باز می‌‌گردید». «لَهُ الْحُكْمُ» در این آیه حصر را می‌رساند یعنی فقط و فقط، فرمان مختص خدا است و همه فرمان‌ها به اصل توحید برمی‌گردد، علاوه بر اینکه همه دستورالعمل‌ها از سوی خداوند است، بازگشت همه هم به سوی او است و ما از تحت ولایت «الله» هیچگاه نمی‌توانیم خارج بشویم. همه از «الله» هستیم و پایان همه هم به سوی او می‌باشد.

 

استاد دانشگاه تهران، اظهار کرد: سرآغاز هستیِ همه موجودات و از جمله انسان «جهان دنیا» است، اما بازگشت به خدا که در این آیات و آیات دیگری از آن سخن رفته است، به تصریح قرآن کریم در جهانی دیگر که از آن به «جهان آخرت» یاد شده است تحقق و عینیت می‌‌یابد، یک سری از آیات معاد به صورت دقیق بیان می‌کنند که شما در نقطه مشخصی آفریده شده‌اید و آن حیات دنیا است و برگشت شما به حیات آخرت است؛ دو حیات که در مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند؛ «الْحَيَاةُ الدُّنْيَا» و «الْحَيَاةُ الاخره». در این آیات از دو نشئه تعبیر شده است؛ که ما اکنون در نشئه دنیا هستیم آن هم با اراده «الله»؛ و برگشت همه در دار آخرت اتفاق می‌افتند که آنجا هم «الله» است.

 

وی در ادامه به چهار آیه در مورد «جهان آخرت» اشاره کرد، که نخستین آنها آیه ۳۹ سوره غافر بود؛

«يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ»؛ «ای قوم من! جز این نیست که زندگی دنیا کالایی ناچیز است و جهان آخرت است که زندگی پایدار است». این آیه خیلی زیبا ما را هدایت می‌نماید و بیان می‌کند شما با تمام وجود درگیر همین دنیا شده‌اید در حالی که این فقط ذره‌ای از حیات می‌باشد؛ «مَتَاعٌ» در این آیه اشاره به یک کالای ناچیز دارد، در حالی که مقصد اصلی و نهایی آخرت می‌باشد، «وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ»؛ یعنی این بشری که راه را از یک جای مشخص شروع کرده و به اعتقاد خودش هم خیلی فراز و نشیب را پشت سر گذاشته است، قرآن در این آیه بیان می‌کند که این‌ها هیچ است و مکانی که قرار است در آنجا استقرار پیدا بکنید، جای دیگری است. در ضمیر انسان همیشه این علاقه است که جاودانه باشد و تمام نشود، قرآن در پاسخ به این نیاز انسان می‌گوید جایی را طراحی کرده‌ایم که یک ویژگی‌ آن جاویدان بودن می‌باشد و به تعبیر قرآن «دَارُ الْقَرَار»ِ؛ است و غم و غصه در آن راه ندارد؛ اما نه در این دنیا، مسیر تمام انسان‌ها به سوی همان مقصد نهایی است که آنجا هم متعلق به «الله»؛ است و تجلی خداوند در آنجا بیشتر است و استقرار در آنجا همیشگی می‌باشد و برعکس دنیا است که یک استقرار موقت دارد.

 

این استاد حوزه و دانشگاه، در ادامه به آیات ۶۴ سوره عنکبوت و ۳۲ سوره انعام اشاره کرد؛

 «وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»؛ «این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازیچه‌‌ای نیست، و حق آن است که سرای آخرت، حیات حقیقی است، ای کاش می‌‌دانستید».

در این آیه به قیاس بین حیات دنیا و آخرت اشاره شده است که حیات دنیا سرگرمی و بازیچه است ولی «الدَّارَ الْآخِرَةَ» حیات است؛ «الْحَيَوَانُ» یعنی حیات؛ و حیات اصلی در آنجا است و چیزی که در این دنیا مشاهده می‌کنید، به تعبیر افلاطون در نظریه‌ی مُثُل، فقط سایه‌ها هستند و حقیقت ندارند؛ حقیقت حیات در آخرت است. انسان فقط یک شمه‌ای از چیزی را متوجه می‌شود که زود گذر است و اصل جای دیگری است. این آیه چقدر زیبا به ما هشدار می‌دهد که این چیزی که در حال حاضر مشاهده می‌کنید نسبت به آن چیزی که قرار است دریافت بکنید خیلی فرق دارد. این زندگی دنیایی فقط یک تصویر است، واقعیت جایی دیگر است، سعی کنید به آن برسید.

وی ادامه داد: در آیه ۳۲ سوره انعام، همین تعبیر به کار برده شده است و خداوند با همین ادبیات بیان می‌کند که زندگی دنیا بازیچه است و جز این چیزی نیست:

«وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»؛ «حیات دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست، و حقیقت آن است که زندگی آخرت برای آنان که تقوا می‌‌ورزند بهتر است پس چرا نمی‌‌اندیشید؟».

طبق این آیه عقل سلیم حکم می‌کند که انسان درگیر این بازیچه و هیچ نشود و به دنبال اصل باشد.  همه هدف آفرینش انسان این بود که به اصل برسد، ولی حال دلبسته تصویر و فرع شده است، کالای زندگی دنیا در مقابل آخرت هیچ ارزشی ندارد و  اندکی بیش نیست. خیلی زیبا در آیه ۳۸ سوره توبه به این موضوع اشاره شده است:

« ... أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ»؛ «آیا به زندگی دنیا به جای آخرت رضایت داده‌‌اید؟ کالای زندگی دنیا در برابر آخرت اندکی بیش نیست». از این نوع آیات در قرآن به فراوانی وجود دارد و در چند جلسه محدود، نمی‌توان در مورد آن‌ها به بحث نشست و این فقط تصویری از معاد بر اساس قرآن بود.

 

تولیت حرم مطهر، با بیان اینکه جهان آخرت، با ظهور قیامت آغاز می‌‌گردد، گفت: قرآن در آیات متعددی از قیامت به «یَوم» [= روز] تعبیر کرده و آن را با وصف‌‌های مختلفی توصیف نموده که هر کدام بیانگر جلوه‌‌ خاصی از آن روز است: «یَومُ القیامه»(سوره قیامت، آیه ۶)، «یَومُ البعث»(سوره رم، آیه۵۶)، «یَومُ الجَمع»(سوره تغابن، آیه ۹)، «یَومُ التَغابُن»(سوره تغابن، آیه ۹)، «یَومُ الحِساب»(سوره غافر،آیه ۲۷)، «یَومُ التَّلاق»(سوره غافر، آیه ۱۵)، «یَومُ التَّناد»(سوره غافر، آیه ۳۲)، «یَومُ الفَصل»(سوره مرسلات، آیه ۳۸)، «یَوم الدِّین»( سوره فاتحه، آیه ۴)، «یَومُ الحَسره»(سوره مریم، آیه ۳۹)، «یومٌ عظیمٌ»( سوره اعراف، آیه۱۵۹و سوره مریم، آیه ۳۷)، «یومٌ کبیرٌ»(سوره هود، آیه ۳)، «یومُ الخُلود»( سوره ق، آیه۲۴)، «یومٌ عسیرٌ»( سوره مدثر، آیه۹) و ... .

 

وی تصریح کرد: هر کدام از این نام‌‌ها بیانگر بُعد خاصی از ابعاد گوناگون قیامت است که با تدبر در آنها می‌‌توان سیمای دقیق‌‌تری از آن روز ترسیم کرد. «قيامت در قرآن كريم با نام‌‌ها و عنوان‌‌هاى مختلف خوانده شده است كه هركدام نشان‏دهنده وضع مخصوص و نظام مخصوص حاكم بر آن است. مثلًا از آن جهت كه همه‌‌ اولين و آخرين در يك سطح قرار مى‏گيرند و ترتيب زمانى آنها از بين مى‏رود «روز حشر» يا «روز جمع» يا «روز تلاقى» خوانده شده است و از آن جهت كه باطن‌‌ها آشكار و حقايقِ بسته و پيچيده باز مى‏شوند «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»، يا «روز نشور» ناميده شده است و از آن جهت كه فناناپذير و جاويد است «يوم الخلود» و از آن جهت كه انسان‌‌هايى سخت در حسرت و ندامت فرو مى‏روند و احساس غبن مى‏كنند كه چرا خود را براى چنين مرحله‏اى آماده نكرده‏اند «يوم الحسرة» يا «يوم التغابن» و از آن جهت كه بزرگترين خبرها و عظيم‏ترين حادثه‏هاست «نبأ عظيم» خوانده شده است»؛ (شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۵۲۶) ، و از آن جهت که در آن روز همه‌‌ مردگان زنده و بر انگیخته می‌‌شوند «یوم القیامه» و «یوم البعث» خوانده شده، و از آن جهت که اهل دوزخ با فریاد، بهشتیان را ندا داده و از آنان استمداد می‌‌طلبند «یوم التِّناد» خوانده شده، و از آن جهت که در آن روز جزا و پاداش اعمال هر یک از آدمیان معلوم و داده می‌‌شود «یوم الحساب» و «یوم الدّین» خوانده شده، و از آن جهت که آن روز در سیر و حرکتِ هستی و در تعیین سرنوشت نهایی انسان بزرگترین روز به شمار می‌‌آید «یومٌ عظیمٌ» و «یومٌ کبیر» خوانده شده و به دلیل سختی‌‌های سهمناک آن روز «یومٌ عسیر» خوانده شده است.(ابراهیم کلانتری، راز هستی، صص۱۸۴ و ۱۸۵).

 

استاد دانشگاه تهران، با بیان اینکه برزخ هم بخشی از دنیا می‌باشد، گفت: ممکن است به ذهن بعضی از افراد خطور کند که فاصله بین دنیا و آخرت، یوم القیامه است پس برزخ چیست؟ برزخ جزئی از خود دنیا است و در حال حاضر هم وجود دارد و همه ما انسان‌ها هم به عالَم برزخ خواهیم رفت. زمانی که در صور دمیده می‌شود این عالَم دنیا تمام می‌شود و برزخ هم پایان می‌پذیرد. دلیل آن هم این است که خیلی از کارهایی که ما در دنیا انجام می‌دهیم با مرگ تمام نمی‌شود و اثرات نیک و سوء آن رفتار برای انسان اِعمال می‌شود و تا آخر دنیا این ادامه دارد و با مرگ، پرونده انسان بسته نخواهد شد؛ زیرا هنوز آثار اعمال انسان ادامه دارد و در زندگی دیگران و نامه اعمال فرد، تاثیرگذار است. ممکن است فردی در این دنیا کسی را به ناحق مواخذه کرده و آن فرد را رنجیده خاطر کرده باشد، این که تمام نمی‌شود، همین فرد دل شکسته ممکن است باعث گرفتاری یا حتی از بین رفتن فرد دیگری بشود و یا ممکن است زندگی خود را نابود کند و این موج منفی ادامه پیدا کند، آثار این اعمال نیز در دفتر فردی که باعث این اعمال شده است ثبت می‌شود. یا اینکه برعکس، فردی عمل خیری را انجام داده است و باعث شادی دیگران شده است و این موج مثبت ادامه دارد، با اینکه فرد از دنیا رفته است اما حسنات این اعمال در دفتر او نیز ثبت می‌شود. این مطلب به خوبی در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) بیان شده است:

«مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً كَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ»؛ «كسى كه احداث كند طريقۀ خوبى را، براى اوست اجر و ثواب آن و ثواب هر كس كه عمل كند به آن تا روز قيامت، و كسى كه اختراع كند طريقۀ بدى را، بر اوست گناه و گناه هر كس كه عمل كند به آن تا روز قيامت»؛ (الفصول المختارة من العیون و المحاسن، جلد۱، صفحه۱۳۶).

 

دکتر کلانتری، ادامه داد: به عنوان مثال آن جنایتی که یزد در ۱۴ قرن پیش انجام داد آیا تمام شده است؟ خیر. همچنان ادامه دارد و آثار کار او همچنان به نامه اعمالش اضافه می‌شود؛ «إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ»؛ پس تا پایان دنیا که این موج‌های اَعمال مثبت و منفی ادامه دارد، حساب و کتاب اعمال باز است. زمانی که به تعبیر قرآن در صور دمیده می‌شود و دنیا پایان می‌یابد، طبق آیات قرآن این حیات مادی به هم می‌خورد و تمام می‌شود؛ اینکه بین تمام شدن این دنیا و آغاز قیامت چقدر فاصله است، در قرآن آیه‌ای وجود ندارد که این فاصله را بیان کرده باشد، ولی برخی از اهل‌بیت علیهم السلام به آن اشاره فرموده‌اند.

 «وَيَبقَى وَجهُ رَبِّكَ ذُو ٱلجَلَلِ وَٱلإِكرَامِ»؛ «و تنها ذات پروردگارت كه صاحب شكوه و بزرگوارى است، باقى مى‌ماند». (آیه ۲۷ سوره الرحمن)

 

وی خاطرنشان کرد: به اراده خداوند، آخرت آغاز می‌شود و این درس‌هایی است که خود قرآن بیان می‌کند و این درس و دقت‌ها را علم، فلسفه و کلام نمی‌توانند ارائه کنند و به بشر بدهند و این امر فقط توسط وحی برای بشر محقق می‌شود. آیا فقط انسان‌ها محشور می‌شوند؟ خیر، همه موجودات محشور می‌شوند حتی درختان، حیوانات و ... ؛ یعنی همه هستی مجدد حیات پیدا می‌کنند اما حیاتی از نوع حیات اخروی نه حیات دنیوی؛ هر موجودی در همان حدی که خداوند به او ظرفیت داده است محشور می‌شود و همه موجودات برای دنیای اخروی و جاویدان احیاء می‌گردند.

 

تولیت آستان مقدس، در ادامه به بررسی «نتایج فردی و اجتماعی اعتقاد به جهان آخرت» پرداخت و گفت: اعتقاد انسان به جهان آخرت دارای نتایج فردی و اجتماعی متعددی می‌باشد که با ولایت فقیه هم در ارتباط است. نخستین نتیجه این است که در نگاه انسان معتقد به معاد، جهان آخرت استمرار جهان دنیاست و در حقیقت مرگ، پل، گذرگاه و نقطه اتصالی است بین دو جهان، با این تفاوت که جهان دنیا «دار عمل» و جهان آخرت «دار حساب» و نتیجه است. در جهان‌‌بینی مادی، مرگ پایان‌‌بخش حیات است و پس از آن چیزی جز نیستی مطلق وجود نخواهد داشت.

هیچ تعبیری در قرآن وجود ندارد که مرگ یعنی فنا و نابودی؛ با این فرق که حیات دنیا، دار عمل و حیات آخرت، دار حساب و جزاء و پاداش است. حال این اعتقاد را با آن چیزی که در لیبرالیسم و مکتب‌های مادی وجود دارد مقایسه کنید؛ در نگاه مادی مرگ یعنی پایان و تمام شدن زندگی و حیات انسان و این را بیان می‌کنند که انسان هرچه می‌تواند از این دنیای مادی باید بهره ببرد! و حلال و حرام برای آن‌ها مطرح نیست. این دو اعتقاد زمین تا آسمان با یکدیگر فرق دارند.

 

این استاد حوزه و دانشگاه، در توضیح دومین نتیجه اعتقاد به جهان آخرت گفت: «جهان آخرت»، آنگاه که به یک باور و اعتقاد راسخ در وجود انسان تبدیل می‌‌شود، بی‌‌گمان در سبک زندگی فردی و اجتماعی این جهانیِ او آثار فراوانی بر جای می‌‌گذارد. همه اعمال خُرد و کلان چنین انسانی به همین دلیل که به جهان آخرت و حسابرسی دقیق آن ایمان دارد و آن را پایان‌‌بخش و محصول نهایی همه افعال و تلاش‌‌های خود در دنیا می‌‌داند، جهت الهی و اًخروی می‌‌یابد. از انسان معتقد به آخرت نه فقط هیچ حرکت، که هیچ سخن و حتی فکر و خیالی سر نمی‌‌زند مگر اینکه در همه آنها آثار وضعی و حسابرسی دقیق اُخروی مورد توجه قرار می‌‌گیرد.

وی اضافه کرد: سبک زندگی و فرهنگ جامعه‌ای که معتقد به آخرت است، متفاوت با فرهنگ جامعه‌ای می‌باشد که معتقد به آخرت نیست. سبک زندگی، اثر عینی فرهنگ و تمدن انسان‌ها است و بر این اساس، تمام وجوه زندگی افرادی که  بر اساس این دو مکتب الهی یا مادی زندگی می‌کنند با یکدیگر فرق دارند.

 

استاد دانشگاه تهران، در توضیح سومین نتیجه اعتقاد به جهان آخرت گفت: در نگاه و باور چنین انسانی، حکومت و حاکمان، ساختارها، جهت‌‌گیری‌‌ها و دستورالعمل‌‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و قضایی که حکومت‌‌ها ابلاغ و به اجرا می‌‌گذارند، از آن جهت که بخش بزرگی از حیات دنیایی و عمل، اخلاق و سبک زندگی انسان‌‌ها را نیز متأثر می‌‌سازند، نمی‌‌توانند جدا از حیات به‌‌هم پیوسته دنیا و آخرت آدمیان قلمداد شوند و در مقوله‌‌ای منهای آخرت قرار گیرند. بدون شک تسلیم حکومت شدن و اطاعت از حاکمان غیر از رضایت قلبی، یک سلسله بایدها و نبایدها و مجموعه‌‌ای از اعمال و اقدامات را متوجه انسان می‌‌کند که در نگاه و باور انسان معتقد به آخرت، همه آنها مو‌‌به‌‌مو در قیامت مورد حسابرسی دقیق قرار خواهند گرفت.

 

وی، در همین راستا، به روایت صفوان جمال اشاره کرد؛

صفوان بن مَهران شتران زیادی داشت که از کرایه دادن آنها، معیشت و زندگی خود را می‌گذراند و از همین جهت به او جمّال می گفتند. نقل می کند که روزی خدمت حضرت امام موسی کاظم(ع) رسیدم. آن حضرت(ع) به من فرمود: «صَفْوَانُ کُلُّ شَیْ ءٍ مِنْکَ حَسَنٌ جَمِیلٌ مَا خَلَا شَیْئاً وَاحِداً» ای صفوان همه چیزِ تو خوب و نیکو است جز یک چیز. سؤال کردم: فدایت شوم آن چیست؟ امام(ع) فرمود: «إِکْرَاؤُکَ جِمَالَکَ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ یَعْنِی هَارُونَ » اینکه شتران خود را به این مرد (یعنی هارون خلیفه وقت) کرایه می دهی. عرض کردم «وَ اللَّهِ مَا أَکْرَیْتُهُ أَشَراً وَ لَا بَطَراً وَ لَا لِلصَّیْدِ وَ لَا لِلَّهْوِ وَ لَکِنِّی أَکْرَیْتُهُ لِهَذَا الطریق(یَعْنِی طَرِیقَ مَکَّةَ) وَ لَا أَتَوَلَّاهُ بِنَفْسِی وَ لَکِنِّی أَبْعَثُ مَعَهُ غِلْمَانِی» به خدا سوگند من از روی حرص و سیری و لهو چنین کاری نمی کنم. چون او به راه حج می رود، شتران خود را به او کرایه می دهم. خودم هم خدمت او را نمی کنم و همراهش نمی روم، بلکه غلام خود را همراه او می فرستم. امام(ع) فرمود: «یَا صَفْوَانُ أَ یَقَعُ کِرَاؤُکَ عَلَیْهِمْ؟» آیا از او کرایه طلب داری؟ گفتم: فدایت شوم. آری. امام(ع) فرمود: «أَ تُحِبُّ بَقَاءَهُمْ حَتَّی یَخْرُجَ کِرَاؤُکَ؟» آیا دوست داری او باقی باشد تا باقی کرایه ات را به تو برسد؟ گفتم: آری. امام(ع) فرمود: مَنْ أَحَبَّ بَقَاءَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَنْ کَانَ مِنْهُمْ کَانَ وَرَدَ النَّارَ، کسی که دوست داشته باشد بقای آنها را، از آنان خواهد بود و هر کس از آنان (دشمنان خدا) باشد، جایگاهش جهنم خواهد بود. صفوان می گوید: فَذَهَبْتُ فَبِعْتُ جِمَالِی عَنْ آخِرِهَا، بعد از این گفتگو با امام کاظم (ع)، تمامی شتران خود را فروختم. وقتی این خبر به هارون رسید، او مرا خواست و به من گفت به من گزارش داده اند که تو شترهای خود را فروخته ای، چرا این کار را کرده ای؟ گفتم: آری فروختم. چون پیر و ناتوان شده ام و غلامانم از عهده این کار برنمی آیند. هارون عصبانی شد و گفت: هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ إِنِّی لَأَعْلَمُ مَنْ أَشَارَ عَلَیْکَ بِهَذَا أَشَارَ عَلَیْکَ بِهَذَا مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ، هرگز هرگز می دانم که تو به اشاره موسی بن جعفر(ع) شتران خود را فروخته ای. به او گفتم: مَا لِی وَ لِمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ؟  من را با موسی بن جعفر چکار؟  هارون گفت: دَعْ هَذَا عَنْکَ فَوَ اللَّهِ لَوْ لَا حُسْنُ صُحْبَتِکَ لَقَتَلْتُکَ، بس است دیگر. به خدا قسم اگر حق مصاحبت تو با من نبود، تو را می‌کشتم (رجال الکشّی، ج۲، ص۷۴۰، ح۸۲۸).

 

استاد دانشگاه تهران، خاطرنشان کرد: انسان معتقد و مومن به اصل معاد نباید به حاکمیت ظلم و جور رضایت بدهد حتی برای چند روز. این خلاف اعتقاد به معاد است. این یک نوع نگاه توحیدی و اعتقادی به معاد می‌باشد؛ و در مقابل آن، نگاه فردی از مکتب مادی گرا وجود دارد که امکانات خود را در اختیار همه افراد قرار می‌دهد خواه آن را در راستای نابودی زندگی یک سری انسان بکار ببرد، خواه در مسیر اعتلای زندگی خود و دیگران به کار برده شود، و چنین فردی فقط به دنبال کسب مادیات است و از انسانیت بویی نبرده و البته این نتیجه جهان بینی او می‌باشد.

 

وی با اشاره به سکوت مجامع جهانی در قبال جنایات رژیم صهیونیستی در غزه گفت: در دنیای امروز، مجامع جهانی مدعی حقوق بشر و انسان‌های مادی‌گرای لیبرال، به اینکه در غزه زنان و کودکان را از بین می‌برند و خانه‌های آن‌ها را ویران می‌کنند، کاملا بی‌تفاوت هستند و در این زمینه هیچ غمی ندارند؛ اما آن کسی که به معنای واقعی کلمه مسلمان است، طبق فرمایش پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) از هر گوشه جهان که صدای یک انسان بلند می‌شود خود را مسئول و در غم آن‌ها شریک می‌داند، و اگر غیر از این باشد، آن فرد در عمل معتقد به مکتب اسلام نیست، ولو اینکه در ظاهر مسلمان باشد.

«مَنْ سَمِعَ رَجُلاً ینادی یا لَلْمُسْلِمینْ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِم»؛ «هر کس صدای مظلومی را بشنود که از مسلمانان کمک می طلبد، و به کمک او نشتابد مسلمان نیست»؛(پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم).

 

دکتر کلانتری، در مورد چهارمین نتیجه اعتقاد به جهان آخرت گفت: به‌‌هم پیوستگی دنیا و آخرت که در جهان‌‌بینی اسلام به عنوان یک اصل قطعی پذیرفته شده است، اصل درهم تنیدگی و به تعبیر دیگر «عینیت سیاست و دیانت» را در اسلام رقم زده است که نقطه مقابل جدایی دین و سیاست در لیبرالیسم است. در مکتب لیبرالیسم که امروز بر جهان غرب حاکم است، دین حق هیچگونه دخالتی در امور اجتماعی بشر اعم از علم، فرهنگ، سیاست و حکومت، اخلاق، اقتصاد و حقوق را ندارد، بلکه همه اینها تابع دستاوردهای تجربی و عرفی بشر است.

وی در راستای چهارمین نتیجه به ذکر خاطره‌ای از امام خمینی(ره) پرداخت و گفت: رهبر فقید انقلاب اسلامی اظهار کردند وقتی که در حبس بودیم، آقای پاکروان که در آن وقت رئیس ساواک بود، آمد و مرا نصحیت کرد و گفت سیاست یعنی پدرسوخته‌ بازی و دروغگویی، این را شما بگذارید برای ما!  و شما به همان مسائل نماز، مسجد و .... بپردازید؛ امام خمینی(ره)گفتند: سیاست به این معنایی که شما می‌گویید ‏مال شماست! منظور ما از سیاست، چیز دیگری است.

 

دکتر کلانتری، خاطرنشان کرد: اینکه دائماً از عینیت سیاست و دیانت در اسلام صحبت می‌شود، به این خاطر است که دنیا و آخرت یک چیز است و دو چیز متفاوت و جدا از هم نمی‌باشد، یکی مقدمه و دیگری ذی المقدمه است و به یکدیگر وصل می‌باشند، و نقطه مقابل سکولاریزم هستند. سکولاریزم که از جدایی دین و سیاست حرف می‌زند دقیقاً یکی از اصول اساسی لیبرالیسم است و در همه وجوه آن پدیدار می‌باشد.

 

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در توضیح پنجمین نتیجه اعتقاد به جهان آخرت گفت: بر مبنای آنچه گفته شد، در مشروعیت حکومت و حاکمان و مشروعیت دستورالعمل‌‌ها و بایدها و نبایدهایی که از ناحیه حکومت صادر می‌‌شوند، نمی‌‌توان دین کامل و آیین جامع الهی، یعنی اسلام را نادیده گرفت، زیرا در این عرصه نادیده گرفتن دین مساوی است با نادیده گرفتن و حذف بخش بزرگی از اعمال و افعال اجتماعی انسان در حسابرسی قیامت، که چنین چیزی با بیانات صریح قرآن که ذرّه ذرّه اعمال در قیامت مورد محاسبه دقیق قرار می‌‌گیرند در تضاد کامل است. بر این اساس، انسان معتقد به آخرت، مشروعیت حکومت و حاکمان و قوانین اجتماعی را در تشریع الهی جستجو می‌‌کند، نه از عرف آنگونه که در لیبرالیسم رواج یافته است.

 

استاد دانشگاه تهران، تصریح کرد: بیشتر اعمال انسان با حکومت در ارتباط است و اگر بخواهیم آن را از عرصه کنار بگذاریم خلاف قرآن است؛ بر این اساس نه تنها اعمال انسان بلکه واردات قلبی انسان نیز محاسبه می‌شود که در آیه ۲۸۴ سوره بقره به خوبی به آن اشاره شده است:

«لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ  وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ  فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ  وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»؛ «آنچه در آسمانها و زمین است همه ملک خداست و اگر آنچه در دل دارید آشکار و یا مخفی کنید همه را خدا در محاسبه شما خواهد آورد، آن گاه هر که را خواهد ببخشد و هر که را خواهد عذاب کند، و خدا بر هر چیز تواناست».

 

تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی علیهماالسلام، پیرامون ششمین نتیجه اعتقاد به جهان آخرت گفت: همانگونه که در توضیح اصل توحید گفته شد، حکومت و حاکمان و همه قوانین و دستوراتی که از سوی حکومت ابلاغ می‌‌گردد در صورتی مشروعیت می‌‌یابد که از اذن خداوند برخوردار باشند، زیرا حکومت بر هستی و حاکم علی‌‌الاطلاق هستی، خداست و وضع و ابلاغ قانون برای آدمیان، ورود به عرصه حکومت خداست و به همین سبب محتاج اذن خداوند است.

 

شایان ذکر است در ادامه نشست امروز، حجت الاسلام والمسلمین دکتر کلانتری، پاسخگوی سوالات حاضران در جلسه بودند. هم‌اکنون این سوالات و پاسخ های تولیت حرم مطهر، در فایل صوتی جلسه، در سایت حرم مطهر قابل استماع است.

 

 سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه»، پنجشنبه‌ها از ساعت ۸ صبح در سالن شهید آیت الله دستغیب برگزار و به صورت زنده از کانال آپارات به نشانی aparat.com/shahecheragh/live پخش می‌گردد. همچنین متن سخنان تولیت حرم مطهر و  فایل های صوتی و تصویری کامل جلسات به همراه پرسش و پاسخ ها در بخش ویژه سلسله مباحث ولایت فقیه در پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس حضرت شاهچراغ علیه السلام، به نشانی shahecheragh.ir/velayat قابل دریافت است.

علاقه‌مندان با عضویت در کانال ایتای eitaa.com/shahecheragh_velayat می‌توانند اطلاعیه ها و اخبار هر جلسه را مطالعه فرمایند.

از عموم مردم، به‌ویژه دانشجویان دانشگاه‌ها و طلاب حوزه های علمیه برای شرکت در این جلسات، دعوت به عمل می‌آید.

 


نظرات کاربران

1
  ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
کد امنیتی:

200 کاراکتر




گزارش های تصویری


جست و جو در سایت